روانشناسی

  • ۰
  • ۰

چرا مردم فلان کار را انجام می‌دهند؟ اخلاق و رفتار انسان، از همان آغاز آفرینش برای دانشمندان و پیغمبران و حتی شفادهندگان، یک علامت سوال بزرگ باقی مانده است.آیا دوست ندارید که بدانید فردی نزدیک و صمیمی با شما چرا فلان رفتار را انجام داد؟ آیا باارزش‌تر این نیست که شما خودتان را واضح‌تر و روشن‌تر ببینید، مثلاً به طور کاملا واضح و بی‌آلایش نیازها، تصمیمات، گرایشات و انگیزه‌های درونی‌تان را ببینید؟

در حرفۀ شغلی من به عنوان یک معلم و استاد انرژی درمانی، شخصیت شناسی و تحقیقاتِ این حوزه‌ی روان‌شناسی را ابزاری قدرتمند و مؤثر در امر خودشناسی و خودآگاهی تلقی می‌کنم. شخصیت شما از کجا نشأت می‌گیرد؟ آیا ممکن است که تجربیاتِ دفن شده در عمیق‌ترین بخش حافظۀ شما، حالا و امروزه، کردار و پندار و سلامت شما تعیین کنند؟

شخصیت شناسی

شخصیت شناسی به دنبال یافتن یک توضیح مناسب و صحیح برای این سوال است که آیا تجربیات دوران کودکی، توان باقی ماندن تا زمان بزرگ‌سالی و حتی تأثیر بر روی رفتارهای یک فرد بزرگ‌سال را دارند، یا همچنین می‌توانند بر روی شکل و شمایل بدن، سلامت جسمی، خوشحالی و رضایت از زندگی و سلامت روحی نیز تأثیرگذار باشند؟ در طی صدسال گذشته کسانی که در حوزه‌های روان‌شناسی و انرژی درمانی اسم و رسمی داشتند، سعی کردند تا با همکاری با یکدیگر رابطۀ بین فکر و عمل فرد، و نوعِ شکل و شمایل بدن، مرضی که به آن مبتلا می‌شود و محرکات انرژی و چاکراه‌های او را بیابند.

روان‌پزشک اتریشی، ویلهلم ریچ اولین کسی بود که متوجه شد بیشتر مراجعانش به درون پنج دسته بندی عظیم جای‌گیر می‌شوند. او متوجه شد که تجربیاتِ مشترکِ زمان کودکی سبب می‌شود تا اشکال بدن نیز مشابه باشند و همچنین این افراد، محرک‌های روانی مشترکی را با یکدیگر دارند. در برخی موارد، بچه‌ها زخم‌های روحی شدیدی را تجربه می‌کنند، تا جایی که به طور کلی احساسات خود را مسدود می‌کنند و از یک سیستم دفاعی خاص در برابر تمام جهان استفاده می‌کنند.

مشاهده مقاله  11 کاری که نباید بعد از بیدار شدن از خواب انجام داد

تحقیقات دیگری که در ادامۀ این نظریه صورت گرفت سبب شد تا عوامل خارجی دیگری نیز به این پنج دسته اضافه شوند، همچون اطلاعاتی راجع به درس‌هایی که این شخص از زندگی آموخته و هدف زندگیِ او.

شخصیت شناسی

این هم از پنج نوع شخصیتی که می‌تواند مشخص کند، هر فرد در هر دسته چه دیدگاهی نسبت به زندگی و جهان دارد. البته گفتنی است که یادتان باشد، این اسامی تنها و تنها مختص به مطالعات شخصیت شناسی هستند و ممکن است در دیگر حوزه‌های روان‌شناسی معانی متفاوتی را ارائه کنند:

اسکیزوئید _ شخصیت اسکیزوئید، قلمروی دارد که از قبل به دست احساس ناخواستگی و ناامنی تسخیر شده است. یک مادرِ ناراحت و یا ناراضی، یک تولد سخت و یا حتی یک پایان تلخ برای زندگی گذشته می‌تواند به این عقده‌ی روحی منجر شود. فردِ اسکیزوئید از جهان می‌ترسد و همواره انتظارِ اتفاقات ناگواری را دارد. بدن آن‌ها معمولاً شکلی این‌چنینی دارد: قدبلند، لاغر؛ با مفاصلی ضعیف و دست و پاهایی سرد.

اسکیزوئید

زبانی _ شخصیت زبانی زمانی پدید می‌آید که فرد در هنگام رشد زبانی خویش دچار زخم‌ها و آسیب‌های روحی شده باشد _ منظور از رشد زبانی، زمانی است که یک کودک به شیرخوردن مشغول است. تجربۀ ترک شدن، سبب می‌شود که شخصیت زبانی با احساس محرومیت بارآمده و بزرگ شود. این احساس خلأ که در درون آن‌ها وجود دارد، سبب می‌شود که افرادی وابسته باشند و به راحتی بازیچه شوند، و این در حالی است که قصد دارند تا نیازهای‌شان را برآورده کنند. شخصیت زبانی بدنی رشد نکرده دارد، انرژی اندکی را در خود جای می‌دهد و مستعد افسردگی و چاقی است.

 

دیوانه _ شخصیت دیوانه از الگوهایی در کودکی، سنی بین 18 تا 48 ماهگی شکل می‌گیرد، دقیقاً زمانی که کودک برای اولین بار سعی در بروز شخصیت خویش و اولین خصیصه‌هایش دارد. ساختار زخم‌های روحیای که مسبب این نوع شخصیت می‌شوند بدین شکل هستند: که والدین فعالیت‌هایی را انجام می‌دهند که کودک احساس میکند به وی خیانت شده یا قلب او را شکسته‌اند. شخصیت دیوانگی سرمایۀ هنگفتی را در اختیار تصویرِ فرد از خویش قرار می‌دهد، تصویری که در آن، فرد هیچ‌گاه اشتباه نمی‌کند و همیشه در کنترل دیگران است. بدن آن‌ها عموماٌ پف کرده است، شانه‌های پهن و همچنین لگن‌های باریکی دارند، اگرچه که نوع دیگر از بدن آن‌ها بسیار ضعیف و غیرقابل اعتنا است. احساس خیانتی که همراه آن‌ها است، ایشان را مستعد مشکلات کمری و حملات قلبی می‌کند

 

 

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

داشتن یک همراه و شریک زندگی که عزت نفس پایین دارد، می‌تواند موضوعی آزاردهنده باشد مخصوصاً زمانی که آن افراد درباره خود و توانایی‌هایشان مطمئن نیستند. در ادامه همراه دانشگاه زندگی باشید و این نکات را به کار بگیرید تا بتوانید عزت نفس شریک خود را افزایش دهید.

از شریک زندگی خود تعریف کنید

هر زمان که این شانس را به دست آوردید، نزد دوستان و خانواده خود از شریک زندگی‌تان تعریف کنید و فرقی هم نمی‌کند که او همراه شما باشد یا حاضر نباشد. این موضوع به شدت کمک می‌کند که عزت نفس شریک شما بالا برود و علاوه بر آن، مزیت‌های دیگری هم دارد. در واقع باعث می‌شود جایگاه شریک شما نزد خانواده و دوستان‌تان بالاتر رود. بنابراین آن فرد به احساس خوبی درباره خودش، دست می‌یابد.

از شریک زندگی خود تعریف کنید

هوای او را در هر شرایطی داشته باشید

این موضوع که بتوانید همیشه هوای شریک خود را داشته باشید، در بالا بردن اعتماد به نفس بسیار اساسی و مهم است. شما باید به او قول دهید که همیشه دوستش خواهید داشت و از او حمایت می‌کنید. خیلی مهم است که بتوانید به شریک خود عشق بورزید و قبولش کنید.

 

به جای «تو» از «من» استفاده کنید

به کار بردن «من» در یک رابطه می‌تواند بسیار تاثیرگذار و حیاتی باشد. منظور این است که به جای سرزنش کردن شریک زندگی، احساسات خود را درباره مسائل بیان کنید. برای مثال می‌توان گفت «من بخاطر مشکلات حساب بانکی‌مان نگران هستم» یا «اگر بودجه‌ای مشترک برای پرداخت قبوض کنار بگذاریم، من کمتر نگران می‌شوم». همان‌طور که مشاهده کردید در این جملات از «من» استفاده شده بود اما اگر بخواهید شریک‌تان را سرزنش کنید چنین جملاتی به کار خواهید برد که باعث عزت نفس پایین می‌شوند: «تو خیلی پول خرج می‌کنی» یا «تو داری همه دارایی ما رو هدر می‌دی»

مشاهده مقاله  تصمیم‌گیری درست، یک هنر است

 

تحسین کنید

سعی کنید همیشه شریک خود را در موقعیت‌های مختلف، تحسین کنید. اگر شریکتان از ظاهر یا پوشش خود گله‌مند و ناراضی است، به او بگویید که خیلی خوب به نظر می‌رسد. این تحسین کردن، تاثیر مناسبی بر نگرش آن‌ها خواهد گذاشت. به دنبال هر چیزی که درباره شریکتان دوست دارید، باشید. حتی اگر این موارد دستاوردهای کوچکی باشند، اشکالی ندارد و مهم این است که احساسات خود را به زبان آورید. ممکن است کمی زمان ببرد اما تحسین افراد، تاثیر مثبتی بر روحیه و عزت نفس آن‌ها خواهد داشت.

همسرتان را تحسین کنید

عصبانی نشوید

برخی اوقات دشوار است که با چنین فردی (فردی با عزت نفس کم) زندگی کنید. به جای عصبانی شدن از دست آن‌ها، بر روی نقاط قوتشان تمرکز کنید. اگر نشان دهید که بخاطر عزت نفس پایین و اینکه شریکتان به خودش باور ندارد، عصبانی هستید، ممکن است تاثیر مخربی بر روی او بگذارید. به طوریکه این احتمال وجود دارد آن فرد فکر کند که به اندازه کافی خوب نیست.

 

به حرفشان گوش دهید

هرگز پس از شنیدن سخنان شریکتان درباره خودش، او را مورد قضاوت قرار ندهید. فقط گوش کنید. شاید کاملاً متوجه منظور آن‌ها نشوید اما همین گوش دادن، می‌تواند بسیار ارزشمند باشد و باعث شود که آن‌ها احساس امنیت و حمایت کنند. قرار نیست با آن‌ها هم عقیده باشید، فقط کافی است که تمام توجه خود را به طرف مقابل اختصاص دهید و اجازه دهید آزادانه سخن بگوید.

به همسرتان گوش کنید

مراقبت سخنان خودتان باشید

افرادی که از مشکل عزت نفس پایین رنج می‌برند، می‌توانند بسیار شکننده و احساساتی باشند. بنابراین زمانی که سخنان منفی می‌شوند، روحیه خود را از دست می‌دهند. حتی کوچک‌ترین چیزهایی که می‌گویید، می‌تواند معنا و مفهوم دیگری برای این افراد داشته باشد. پس باید حواستان باشد که قبل از سخن گفتن، فکر کنید زیرا ممکن است از حرف‌هایتان برداشت دیگری کنند که در نهایت به رابطه شما صدمه بزند.

مشاهده مقاله  شخصیت شناسی: زخم‌های روحیِ پنهانی که به زندگی امروزه‌ی شما شکل می‌دهند

 

شرکت دادن این افراد در فعالیت‌ها

سعی کنید شریک خود را در فعالیت‌های مختلف با خود و دوستانتان، شرکت دهید. اگر می‌بینید که در فعالیت‌ها شرکت نمی‌کنند ممکن است بخاطر این باشد که دلشان می‌خواهد اما از عملکرد خود مطمئن نیستند. از آن‌ها حمایت کنید و مشوق‌شان در این راه باشید.

 

شخصیت دفاعی آن‌ها را بپذیرید

ممکن است شریک زندگی شما بیش از حد احساساتی و دفاعی باشد. این موضوع برای فردی که عزت نفس کم دارد، کاملاً عادی است. این افراد معمولاً زمانی که حس کنند به نحوی مورد حمله قرار گرفته‌اند و طرف مقابل دارد ارزش آن‌ها پایین می‌آورد، به سرعت واکنش نشان می‌دهند. پس این موضوع را بپذیرید و بدانید که شریک شما، احساسات شکننده‌ای دارد. حالت دفاعی فقط برای این است که آسیب‌پذیری خود را جبران کنند. شما به عنوان شریک زندگی، می‌توانید به طرف مقابل کمک کنید تا عزت نفس خود را بهتر کند

 

راه زندگی درست را انتخاب کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

افراد سرسخت می‌دانند که چطور یک اتاق را تنها با حضورشان خالی کنند. منظور این است که این افراد چنان شخصیت سرسخت و ناخوشایندی دارند که به محض حضور آن‌ها، همه فراری می‌شوند. متاسفانه به دلیل بیماری یا مشکلات شخصی، برقراری ارتباط و برخورد با برخی از انسان‌ها اصلاً ساده نیست.

افراد سرسخت

 

چرا برخی از افراد با همه چیز مخالفت می‌کنند؟

به نظر می‌رسد که هیچ چیز، این افراد را راضی نمی‌کند. اما راه‌هایی برای برخورد مناسب با این افراد وجود دارد.

 

در ادامه به 5 نکته در هنگام مواجه شدن با چنین افرادی اشاره کرده‌ایم:

 

1 – تایید کنید: آن قدر با آن‌ها موافقت کنید و بگویید «آره» تا خسته شوند. به این ترتیب که برای 1 تا 2 دو دقیقه در پاسخ آن‌ها بگویید «آره، آره، آره، درسته، درسته، آره، آره ، ….» و همین طور ادامه دهید!

 

2 – دهان‌شان را مشغول کنید: یک لیوان قهوه یا چای برای آن‌ها تهیه کنید. اگر مشغول نوشیدن چیزی باشند، وقت کم‎تری برای صحبت کردن دارند و کم‌تر می‌توانند مخالفت کنند.

 

3 – موجز سخن بگویید: کلمات و جملات خود را کوتاه و با زبان شیرینی بیان کنید. سخن خود را ساده و مختصر به زبان بیاورید و طرف مقابل را خسته نکنید. زیرا این افراد معمولاً کم‌حوصله هستند و زود عصبی می‌شوند.

 

4 – دعوت به آرامش: یک پاسخ  آرام و متعادل می‌تواند خشم و غضب طرف مقابل را از بین ببرد.

 

5 – مهربان و بخشنده باشید: همه ما ممکن است روزهای بدی در زندگی داشته باشیم و شاید در زمان‌هایی در برخورد با دیگران سرسخت شویم.

 

اگر می خواهید مطالب بیشتری بخوانید اینجا را کلیک کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

درباره نوسینده مشهورترین رمان انگلیسی در حدود 200 سال پیش چه می‌دانید؟ کار اولین رمان در سال 1847 به پایان رسید؛ اما بعد از آن و طی 38 سال بعد آنتونی ترولوپ توانست بیش از 47 رمان دیگر را در موضوعات مختلف نگارش کند و به این شکل معروف‌ترین نویسنده انگلیسی در 200 سال پیش باشد. آماری که با این سطح از کیفیت رمان‌ها و طی این مدت زمان محدود غیرقابل‌باور و شگفت‌انگیز به نظر می‌رسید. از همان موقع بود که کم کم رمز و راز چگونگی عملکرد وی در تالیف این کتب ارزشمند منتشر شد و اکنون در بحث افزایش بهره‌وری و کارایی با قانون 15 دقیقه‌ایِ آنتونی ترولوپ شناخته می‌شود.

ترولوپ درباره استراتژی نگارش خود این چنین توضیح می‌دهد:

“اکنون این قانون به بخشی از رسم و رسوم من در نگارش تبدیل شده است. این که با ساعت مچی‌ام پیش از  خودم شروع به نوشتن کنم! این که هر یک ربع یک بار 250 کلمه را روی صفحه جستجو کنم. این شیوه از نگارش به من اجازه داد 10 صفحه از یک رمان معمولی را بتوانم در یک روز بنویسم و وقتی که این روش به مدت 10 ماه ادامه می‌یافت نتیجه‌اش سه رمان در هر سال بود.”

 

افزایش بهره وری و کارایی

همراه ما باشید تا استراتژی ترولوپ را تشریح و بررسی کنیم و ببینیم که چه طور می‌تواند باعث افزایش بهره‌وری و کارایی در زندگی کنونی ما شود.

افزایش بهره‌ وری و کارایی با قانون “15 دقیقه‌ایِ آنتونی ترولوپ”

در بحث مدیریت زمان و افزایش کارایی مشکل دقیقا از آن جایی شروع می‌شود که مسئول انجام پروژه‌های بزرگ می‌شویم. پروژه یا کارهایی که زمانبر هستند و انجام آن‌ها زمان و انرژی زیادی می‌طلبد. در چنین حالتی حتی اگر به سبک وارن بافت، سرمایه‌دار معروف آمریکایی دو لیست از کارهای روزمره تهیه و در یکی از آن‌ها کارهای ضروری‌تر را قرار دهیم باز هم از انجام آن‌ها ناامید می‌شویم؛ چرا که بخش زیادی از زمان روز ما صرف انجام همان پروژه یا کار مهم و سنگین شده است.

مشاهده مقاله  4 راه اثبات‌شده برای ارتقای سلامت عاطفی و افزایش رضایت در زندگی

 

افزایش کارایی

همه ما در چنین موقعیتی قرار گرفته‌ایم؛ حداقل وقتی که در حال مطالعه هستیم! مثلا خودتان را تصور کنید که قرار است یک کتاب سنگین را در طول دو روز برای امتحان بخوانید. قطعا می‌دانید که حتی اگر تمام روزتان را به مطالعه آن کتاب اختصاص دهید باز هم موفق نمی‌شوید تا آخر شب آن را به اتمام برسانید. شاید ترولوپ هم با همین مشکل مواجه بوده که توانسته با یک قانون خیلی ساده باعث افزایش بهره‌وری و کارایی شود!

 

افزایش بهره وری

مدیریت زمان و پیشرفت به سبک ترولوپ!

نوشتن کتاب چیزی نبود که در یک روز به این سادگی امکان‌پذیر باشد؛ حتی ده صفحه! اما ترولوپ با یک رویکرد متفاوت آن را عملی کرد. به این شکل که به جای این که بعد از نوشتن هر بخش میزان مطالبی که در هر فصل نوشته شدند را ارزیابی کند، یک ربع بعد پیشرفت خود را بررسی می‌کرد.

قانون “15 دقیقه‌ایِ آنتونی ترولوپ” همزمان چند مزیت به دنبال داشت. حس رضایت از انجام به موقع کارها و تکمیل کردن آن‌ها در اسرع زمان. به علاوه دو نتیجه مهم دیگر هم داشت:

ارزیابی پیشرفت‌های کوچک در کار در درازمدت علاوه بر این که به شما حس به انجام رساندن یک کار بزرگ را القا می‌کنند، باعث افزایش انگیزه شما می‌شوند

هر چه قدر که یک کار مولد را با سرعت بیش‌تری پیش ببرید افزایش بهره‌وری و کارایی سریع‌تر حاصل خواهد شد

 

قانون ترولوپ

استفاده از قانون 15 دقیقه‌ای در زندگی امروز ضروری‌تر از دیروز به نظر می‌رسد؛ چون مشغله‌های ما فرصت تداوم یک کار را از ما می‌گیرند. شاید فکر کنید که برای هر کار زمانی به اندازه خودش اختصاص می دهید و به این شیوه پیشرفت کافی در کار به دست می‌آید؛ اما باید دوباره بررسی کنید تا ببینید چقدر زمان صرف کارهای روزانه خود می کنید. تحقیقات نشان داده است که تنها 17 درصد از مردم مراقب زمان خود هستند. شما هم باید جزو این 17 درصد باشید. به این شکل که همان طور که قبلا هم در افزایش بهره‌وری در محل کار گفتیم، ابتدا به پیروی از قانون 2 دقیقه‌ای، اگر کاری بود که در 2 دقیقه یا کمتر می توانید آن را انجام دهید، سریعا انجامش دهید؛ چون انجام کارهای کوچک به صورت فوری نسبت به وقتی که آن را فراموش می کنید و بعدها به سراغش می روید، وقت کمتری از شما می گیرد. سپس از قانون 15 دقیقه‌ای برای پیشرفت در کارهای بزرگ‌تر استفاده کنید.

 

برای پیدا کردن مسیر زندگی درست کلیک کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

حتماً شنیده‌اید که مردم می‌گویند تصمیم‌گیری در زندگی برایشان دشوار است. همه ما باید تصمیماتی در زندگی بگیریم. ممکن است این تصمیمات به سادگی انتخاب ناهاری که می‌خوریم باشد یا تصمیماتی سخت و پیچیده مانند فرد مورد نظر برای ازدواج یا انتخاب رشته تحصیلی در دانشگاه.

برخی از افراد، قدرت تصمیم‌گیری کافی ندارند و سعی می‌کنند با تقلید از اعمال دیگران یا در مواقعی فقط با شیر یا خط یک سکه، تصمیم بگیرند. این افراد شاید اطلاعات کافی برای اتخاذ یک تصمیم صحیح نداشته باشند اما می‌توان با استفاده از تکنیک هایی، این مورد را بهبود بخشید.

در تعریف تصمیم‌گیری باید گفت که این موضوع یعنی پروسه انتخاب بین دو یا چند چیز. افراد معمولاً بر اساس سلایق و آن چیزی که ترجیح می‌دهند، تصمیم می‌گیرند. معیار تصمیم اغلب به ارزش وابسته بوده یعنی هر فرد تصمیم می‌گیرد تا به چیزی که برایش ارزش دارد برسد. هر تصمیمی ممکن است ریسک داشته باشد و نتیجه‌ای از آن حاصل خواهد شد.

تصمیم‌گیری و روش‌های آن

 

4 روش مهم برای تصمیم‌گیری

کری پترسون، جوزف گرنی، ران مک‌میلان و آل سویزلر در کتاب Crucial Conversations Tools for Talking When Stakes Are High (ابزارهای حیاتی گفت‌و‌گو) درباره روش‌های تصمیم‌گیری رایج و نحوه انتخاب بهترین راه برای دریافت بهترین نتیجه، توضیحاتی را ارائه کرده‌اند. بر این اساس، 4 روش رایج و موثر برای تصمیم‌گیری وجود دارد که به شرح زیر است:

1 – اجبار: تصمیمات بدون هیچ دخالتی گرفته می‌شوند

2 – مشورت: نظرات دیگران شنیده می‌شوند

3 – رای گیری: گزینه‌های موجود بررسی شده و رای‌گیری انجام می‌شود

4 – اجماع: بحث تا جایی که همه بر یک نظر توافق کنند

تصمیم‌گیری در زندگی

 

مشاهده مقاله  بررسی معضل توهم شفافیت در سخنرانی و ترس سخنرانان (2)

اجبار

بر اساس مطالب کتاب ابزارهای حیاتی گفت‌و‌گو، این روش را می‌توان به شکل زیر تعریف نمود:

این روش به یکی از دو شکلی که در ادامه می‌گوییم ظاهر می‌شود. یا نیروهای بیرونی شما را وادار به تصمیم می‌کند و چاره‌ای برایتان باقی نمی‌ماند یا شما تصمیمات خود را بر دوش دیگران قرار می‌دهید و آن‌ها را دنبال می‌کنید.

 

مشورت

در این روش یک فرد، از افراد دیگر می‌خواهد نظر خود را بیان کنند و این موضوع در تصمیم‌گیری نهایی تاثیر گذار است. مشورت یک راه بسیار خوب برای حمایت شدن و به دست آوردن ایده‌های تازه است. البته نه بیش از حد! رهبران بزرگ، والدین و زوج‌ها معمولاً برای تصمیم‌گیری چنین روشی را استفاده می‌کنند.

مشورت در تصمیم‌گیری

 

رای گیری

رای گرفتن برای مواقعی که تاثیرگذاری در تصمیم، از همه چیز مهم‌تر است، بهترین انتخاب به نظر می‌رسد. ممکن است افراد برای مدتی گزینه‌های موجود را بررسی کرده و نهایتاً رای گیری کنند. این روش باعث صرفه‌جویی در وقت می‌شود اما زمانی که بعضی از افراد به هیچ وجه موافق نیستند، بدرد نمی‌خورد. در چنین مواقعی باید از اجماع بهره گرفت.

رای گیری در تصمیم‌گیری

 

اجماع

اجماع یعنی آنقدر به بحث ادامه دهید تا همه یک نظر واحد را بپذیرند و هیچ مخالفتی با آن وجود نداشته باشد.این روش قادر است اتحاد بسیار محکمی به وجود بیاورد اما اگر به درستی اجرا نشود، چیزی جز هدر دادن وقت نخواهد بود. اجماع تنها باید زمانی به کار گرفته شود که مسئله بسیار پیچیده است یا لازم است تمام افراد از تصمیم نهایی حمایت کنند

 

اگر شما هم مسیر زندگی پرپیچ و خمی داشته اید کلیک کنید

سایت دانشگاه زندگی با شماست

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

بازی‌های ویدیویی پدیده فراگیری در بین کودکان و نوجوانان هستند که ممکن است تاثیرات مخربی بر ذهن و روان کودک بر جای بگذارند. امروزه اکثر ما کم و بیش درگیر فضای مجازی هستیم و روزانه چندین ساعت از وقت با ارزش خود در آن سپری می‌کنیم. این وابستگی به شکل‌های دیگری در کودکان به چشم می‌خورد و معضلی است که در سراسر دنیا وجود دارد.

بر اساس جدیدترین آمار، در ایران حدود 28 میلیون گیمر وجود دارد که تعداد قابل توجهی از آن‌ها (31 درصد) را کودکان تشکیل می‌دهند. این بازی‌ها ممکن است برای افراد در هر سن و سالی، جذاب باشند و وقت گذاشتن برایشان کار جالبی به نظر برسد. بنابراین در این مقاله به تاثیرات بازی ویدیویی بر مغز کودک و راهکارهای کنترل خواهیم پرداخت. در ادامه همراه ما باشید.

تاثیر بازی های ویدئویی بر مغز کودک

آیا بازی ویدیویی تاثیرات مخرب دارد؟

سال‌هاست که بحث‌هایی در این زمینه وجود دارد. برخی آن را کاملاً مخرب و به همراه اثراتی منفی می‌دانند و برخی این موضوع را رد می‌کنند، به همین دلیل نمیتوان به یک نتیجه گیری قطعی در این رابطه رسید.

تحقیقات دکتر دافنی باولیر (از دانشگاه راچستر و جنیوا) بر روی بازی‌های شوتر اول  شخص مثل Call of Duty (ندای وظیفه) نمایانگر افزایش فعالیت‌های مغزی در ذهن افراد است. در این تحقیق به طرز شگفت انگیزی، آثاری از بهبود توانایی افراد در تمرکز، دقت، یادگیری، تصمیم گیری سریع و حافظه کوتاه مدت پیدا شد. برخی از بررسی‌های دیگر نیز، توانایی واکنش سریع تر در افراد گیمر را نشان می‌دهند.

با این وجود، موضوع بازی ویدیویی مخالفان سرسختی نیز دارد. روانشناسی به نام کریگ اندرسون که همواره به عنوان منتقد بازی‌ها شناخته می‌شود، در سال 2010 تحقیقی را مبنی بر تاثیرات بازی در رفتار خشونت آمیز انجام داد و نتیجه گرفت که این دو موضوع رابطه مستقیمی دارند.

دکتر جوردن گرافمن نیز مقاله‌ای را در نشریه آکسفورد منتشر کرد و اظهار کرد پسرانی که در معرض بازی‌های خشن قرار گرفته‌اند، احساسات کمتری نسبت به اطرافیان دارند. او در بخشی از مقاله نوشت که نوجوانان قرار گرفته در معرض ویدیوهای خشن، در مقابل خشونت حساسیت کمتری بروز می‌دهند. آن‌ها همچنین خشونت را راحت‌تر می‌پذیرند و احتمال انجام اعمال تهاجمی از سوی این افراد بیشتر است.

البته عده‌ای از محققان این بررسی‌ها را رد می‌کنند. دکتر کریستوفر فرگوسن از دانشگاه استتسون، بر این عقیده است که تحقیقاتی در رابطه با تاثیر بازی‌ها بر خشونت افراد، به درستی آنالیز و بررسی نشده‌اند. او می‌گوید که بسیاری از فاکتورهای مهم و اساسی از جمله وضعیت روانی فرد، محیط زندگی و خانواده (که ممکن است منشا اصلی خشونت باشد) در این تحقیقات نادیده گرفته شده است، در حالی که اهمیت فراوانی دارد. بنابراین انداختن همه تقصیرها بر بازی‌های ویدیویی کار صحیحی نیست و احتمالاً نمی‌توان به چنین تحقیقاتی استناد کرد.

 

 کودک و بازی های ویدئویی

 

آیا بازی اعتیاد آور است؟

این موضوع به نگرانی بسیاری از والدین تبدیل شده است.  همان‌طور که گفتیم بسیاری از فعالیت‌های مغزی ممکن است در اثر بازی، بهبود یابند اما باید توجه کرد هر چیزی که بتواند شبیه‌ساز لذت برای افراد باشد، احتمالاً برای عده‌ای از افراد جامعه اعتیاد به وجود می‌آورد. برخی تحقیقات نشان می‌دهند که موضوع اعتیاد به بازی‌های ویدیویی کاملاً جدی است و والدین باید به آن تا حد امکان توجه کنند.

 

 بازی های اعتیادآور و کودک

 

 

چه راهکارهایی وجود دارد؟

چند روش خوب برای مهار مشکلات ناشی از بازی ها یا اعتیاد به آن وجود دارد که در ادامه به آن ها اشاره کرده ایم:

 محدود کردن زمان بازی

موضوع بسیار مهمی که باید به آن توجه شود، کنترل زمان بازی کردن یک شخص است. اگر کودک شما بیش از حد مشغول بازی‌های ویدیویی است، حتماً زمان دسترسی او را کاهش دهید. شما می‌توانید کودک را به شرکت در فعالیت‌های فیزیکی و ورزش کردن تشویق کنید تا از زمان بازی کاسته شده و سلامت جسمی هم تامین شود.

 

 به مشکلات ناشی از بازی اهمیت دهید

اگر متوجه شدید که برخی از عادات و رفتارهای نامناسب به یک بازی ویدیویی خاص تعلق دارند و از طریق آن به کودک شما منتقل شده، از شر بازی خلاص شوید. این احتمال وجود دارد برخی بازی‌ها بر روی رفتار فرد تاثیر منفی بگذارند. برای مثال اگر متوجه رفتار خشونت آمیز شدید که در اثر یک بازی ایجاد شده، بهتر است مشکل را سریعاً رفع کنید.

قبل از بروز چنین مشکلاتی، باید حواس خود را کاملاً جمع کنید و ببینید که کودک شما مشغول انجام چه نوع بازی‌هایی است. اگر مشاهده کردید که بازی بیش از حد خشن یا حاوی محتوای نامناسبی برای سن او است، آن را از فرزندتان دور کنید.

 

روانشناسی خانواده و روانشناسی کودک حاوی مسائل محتلفی است

برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

هیچ ازدواج و یا رابطۀ زناشویی‌ در این دنیا بی‌مشکل و آرام نیست، و یا امکان ندارد که پستی و بلندی‌های زندگی را تجربه نکند. مقولۀ ازدواج هم مثل تمام مقوله‌های دیگر، دو رو دارد، اوقات خوش و اوقات تلخ.

 

دلایل زیادی ممکن است زوج‌ها را از یکدیگر دور کند تا باعث شود که مثل دو غریبه با هم رفتار کنند یا تصمیم به جدایی بگیرند. این مسائل می‌توانند شامل بی‌عفتی، کج‌فهمی، بی‌اعتمادی، مشکلات مالی، دخالت خانواده‌ها یا غیره باشد. هر چه که هست، نمی‌تواند غیرقابل حل یا غیرقابل دور زدن باشد.

برقراری آرامش در زندگی زناشویی

این هم از چند نکته که می‌تواند به شما در برقراری آرامش در زندگی زناشویی کمک کند:

  1. عبادت

خانواده‌ای که شامل عبادت دسته‌جمعی شود، تا ابد مستحکم می‌ماند. هیچ‌چیزی فرای قدرت قادر مطلق _ خدا _ نیست. سرودی مسیحی در این باره می‌گوید: (چه دوست ارزشمندی که ما داریم، مسیح، که تمام گناهان و غم‌های ما را به جان می‌خرد. چه نعمتی که در عبادت خدا هست. او چه آرامشی که با اجتناب از عبادت از دست می‌دهیم، او چه دردهای غیرضروری که به جان می‌خریم. هیچ‌کس نمی‌تواند تنها با اتکا به قدرتش از پسِ مشکلات برآید).

به عنوان یک خانواده کنار هم جمع شوید و سعی کنید مشکلات‌تان را با خدا در میان بگذارید از او برای حل‌شان کمک بگیرید. خداوند شما را راهنمایی کرده و راه درست را مقابل اَقدامتان قرار می‌دهد. عبادت از آرامش بی‌حد و مرزی برخوردار است و بنابراین باعث برقراری آرامش در زندگی زناشویی می شود.

عبادت و شکرگزاری

  1. ارتباط

ارتباط و صحبت، کلید اساسی یک ازدواج و تأهلِ موفق است. به عنوان یک انسان، همۀ ما درونی گستاخ داریم و از بقیه انتظار داریم تا همیشه این مسئله را در نظر بگیرند و در مواجهه با تمام روابط‌مان، این ویژگی را به رخ می‌کشیم. گاهی وقت‌ها ما توسط یکی از اطرافیان‌مان مورد توهین قرار می‌گیریم و منتظر عذرخواهی از سمت و سوی او هستیم اما او چنین کاری نمی‌کند. پس ما از این بابت از او کینه به دل گرفته و سعی می‌کنیم در موقعیتی مناسب به او صدمه بزنیم.

چیزی که ما در این ماجرا متوجهش نیستیم، این است که شاید آن فرد از قصد این کار را نکرده و این سوءتفاهم، فقط به دلیل تفاهم در میان نقظه نظرها و عقاید شما بوده. ممکن است چیزی که برای شما توهین‌آمیز به‌نظر بیاید، برای او کاملاً عادی باشد. اگر همسرتان با رفتار یا حرفی شما را آزار داد و به شما توهین کرد، ممکن است از این نتیجه و پی‌آمد رفتار و گفتار خویش آگاه نباشد. به همین سبب شما باید به او بگویید که رفتارش باعث شده چه حسی داشته باشید و همچنین از او انتظار عذرخواهی دارید.

مشاهده مقاله  5 راه برای برخورد موثر با افراد سرسخت

هیچ چیزی را با فرض بر این‌که (خودش بهتر می‌داند) در درون خود نگه ندارید، چرا که انسان جایزالخطا است. همچنین شخص یا اشخاص ثالثی را در حل مشکل زناشویی خود راه ندهید. بیشتر زوج‌ها عادت دارند به جای صحبت با همسر خود، مشکلات زناشویی خود را با خانواده یا دوستان خود درمیان بگذارند. این کار ممکن است باعث شود که فرد ثالث پیشنهاد‌های غلطی به شما بدهد و ضرر بیشتری به رابطۀ شما وارد کند. خانواده و دوستان خود را خارج از محدوده‌ی مشکلات نگاه دارید و ارتباط بیشتری با همسر خود برقرار کنید.

  1. بخشش

نبخشیدن سبب ایجاد تلخی می‌شود، و تلخی هم در طول زمان به تدریج تبدیل به حس نفرت می‌شود. گاهی وقت‌ها باید یادبگیرید تا بی‌خیال یک موضوع شوید، مثلاً وقتی که همسرتان از شما به خاطر توهینِ اخیرش عذرخواهی نمی‌کند. و اگر چنین کرد، سخاوتمندانه او را ببخشید و سنگ‌دلی پیش نگیرید. او را در آغوش بگیرید و ببوسید تا بداند که او را کاملاً بخشیده‌اید.

هروقت که دعوا و بحث و جدلی پیش آمد، سعی نکنید کار یا حرفی که در گذشته زده بود را مجدداً یادآوری کنید. حتی اگر این حرف یا کار، یک روز قبل یا یک ساعت قبل انجام شده بود. وقتی می‌گویید که او را بخشیده‌اید، باید یادبگیرید که فراموش‌کردن نیز بخشی از بخشیدن است. اگر او را ببخشید اما همچنان کردار و گفتارش را به وی یادآوری کنید، باعث می‌شود فکر کند که شما همچنان خشم و غمِ حاصل از آن اتفاق را در قلب‌تان حمل می‌کنید که همین کار، سبب ایجاد تلخی در قلب همسرتان می‌شود.

آرامش در زندگی

  1. صبر

در درون همۀ ما کودکی خردسال وجود دارد که باعث می‌شود گاهی وقت‌ها ناپخته و یا بچه‌گانه رفتار کنیم؛ که خیلی اعصاب‌خردکن است. مواقعی هست که می‌خواهیم مسئله‌ای ساده را با همسرمان در میان بگذاریم اما در ذهن‌تان، همین مسئلۀ ساده به غولی بی‌شاخ و دم عصبی کننده تبدیل می‌شود. گاهی مواقع، حس می‌کنید دارید با دیوار صحبت می‌کنید چرا که همسرتان به غایت بچه‌گانه رفتار می‌کند؛ در این لحظات باید یادبگیرید تا صبور باشید.

 

اگر در مسیر زندگی درست قدم گذاشتید موفق می شوید

اینجا را کلیک کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

متاسفانه تعداد قابل توجهی از ازدواج‌ها و روابط به دلیل خیانت یکی از طرفین، به ورطه نابودی کشانده می‌شود. حتی برخی فکر می‌کنند که این خیانت‌ها بخشی طبیعی از زندگی است اما چنین روابط خارج از ازدواجی، به هیچ‌وجه نرمال و قابل قبول نیستند و برای جلوگیری از خیانت همسر باید به دنبال راهکار باشیم.

مهم است که بدانید اگر به شما خیانت شد، تقصیر شما نیست و نباید به خاطر آن ملامت شوید. اما با انجام کارهایی می‌توانید احتمال خیانت را کاهش دهید و مطمئن شوید که رابطه‌تان با طرف مقابل محکم و استوار است.

هرکسی ممکن است دچار وسوسه خیانت شود. باید توجه کنید که شریک زندگی شما، فرد اصلی در زندگی است و اگر به هر نحوی وارد رابطه عاشقانه‌ای با فرد دیگر شوید، دچار عدم وفاداری شده‌اید.

هر فرد سالمی ممکن است عاشق بیشتر از یک نفر شود. ذات انسان این است که به دنبال چیزهای خوب باشد و بخواهد بیشتر به دست آورد. این موضوع درباره پول، شهرت و اعتبار، رابطه عاشقانه یا جنسی هم صدق می‌کند. ما انسان‌ها ذاتاً حریص هستیم و از هر چیزی بیشتر می‌خواهیم اما زمانی که با یک فرد دیگر وارد رابطه جدی مانند ازدواج می‌شویم، باید مراقب باشیم و از رابطه حفاظت کنیم. اگر به این مسئله توجه نشود، ممکن است تمام مسائل مهم در زندگی را از دست بدهیم.

جلوگیری از خیانت همسر

البته زمانی که زوجی با هم سازگاری کافی ندارند، احتمال خیانت و جدایی بالاتر می‌رود اما در روابطی که هر دو نفر با هم سازگار هستند، باید بسیار مراقب بود. در ادامه 8 راه برای جلوگیری از خیانت همسر را ذکر کرده‌ایم:

مشاهده مقاله  چگونه فردی اجتماعی شویم؟

 احساسات شخصی و تصویری صمیمانه را به اشتراک بگذارید

یعنی اینکه سعی کنید طرف مقابل را در تمام بخش‌های زندگی خود وارد کنید و به طور عمیقی با هم آشنا شوید. این شناخت و درک متقابل باید فقط برای شریک زندگی شما باشد و افراد دیگر نباید بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. البته به اشتراک گذاشتن احساسات با دوستان و خانواده که به شما اهمیت می‌دهند و دوستتان دارند؛ هیچ اشکالی ندارد.

 صحبت درباره رابطه با شریک زندگی

برای جلوگیری از خیانت همسر زن، شوهر یا به عبارتی شریک زندگی شما، باید محرم رازها و اسرارتان باشد و بتوانید به راحتی درباره رابطه‌تان با او صحبت کنید. یعنی اینکه سخنانی بگویید که فقط بین خودتان دو نفر باقی بماند و شخص دیگری از آن مطلع نشود. تعدادی از زوج‌ها، از ارتباط خوبی برخوردار نیستند که همین موضوع منشاء بسیاری از اختلافات در زندگی است.

 لمس کردن طرف مقابل

لمس فردی از جنس مخالف، به طور طبیعی باعث انگیزش جنسی طرفین و بهبود رابطه عاطفی می‌شود. بنابراین توصیه می‌شود برای بهبود رابطه، این کار را هم گاهی با شریک زندگی خود امتحان کنید.

 هدیه دادن

هدیه دادن به فردی دیگر، نشانه واضحی از عشق و علاقه است. اما هدیه دادن به شریک زندگی، باعث می‌شود که از مرزهای تعریف‌شده نیز عبور کنید و رابطه خود را بهبود ببخشید. بنابراین در مناسبت‌های مختلف برای او هدیه تهیه کنید.

هدیه دادن به همسر

 برای هم وقت بگذارید

در اوقات فراغت و زمانی که وقت کافی دارید، به همراه شریک زندگی‌تان وقت بگذرانید. اینکه وقت‌تان را به شخصی دیگر اختصاص دهید، خیانت است. شما نباید شریک زندگی خود را از این موضوع محروم کنید و با فردی دیگر، بیرون بروید.

مشاهده مقاله  9 روش برای برقراری آرامش در زندگی زناشویی

 

 غذا خوردن با یکدیگر

برای خیلی از افراد، قرار در رستوران با جنس مخالف، راهی برای آغاز رابطه عاطفی است. شاید مجبور شوید بخاطر شرایط کاری، به همراه فردی دیگر غذا بخورید. توجه کنید که این کار باید در یک مکان بسیار عمومی باشد و تمام صحبت‌ها نیز باید بر کار متمرکز شوند.

 

روانشناسی خانواده شاخه های مختلفی دارد. یکی از آنها خیانت است

با دانشگاه زندگی همراه باشید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

اگر غرق کارتان هستید، این کار به راحتی می‌تواند باعث نابودی هویت شما شود؛ به خصوص اگر شغلتان پرزحمت است و نیاز به سرعت عمل دارد؛ مثلا خودتان را در حالی می‌یابید که ساعت‌هاست ایمیلتان را بررسی می‌کردید و در تمام این مدت به کار فکر کرده‌اید یا خودتان را در حالی می‌یابید که با یک لپ‌تاب در رخت‌خوابتان به خواب فرو رفته‌اید. کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟ مرز بین کار و زندگی باید مشخص باشد.

همچنین زمانی که پولتان را سرمایه‌گذاری کرده‌اید، کار به‌راحتی می‌تواند باعث نابودی هویت شما شود. مطالعات نشان داده که برخی بخاطر حفظ موقعیت مالی‌شان باید کار را در اولویت قرار می‌دادند، زیرا تصور می‌کنند «همیشه فرد مشتاقی وجود دارد که بخواهد موقعیت آن‌ها را تصاحب کند».

جوانان حرفه‎ای عادت کرده‌اند با کار کردن خودشان را تخلیه احساسی کنند که این امر باعث می‌شود هیچ انرژی نداشته باشند که به‌قرار گذاشتن، سرگرمی، دوستی و هر چیز دیگری اختصاص بدهند.

برای بسیاری از مردم، کار و اضافه‌کاری راحت است. آنچه راحت نیست، چیزی است که آن‌طرف دیوارهای اداره قرار داد. زیرا در اداره مراحل، ساختارها، سامانه‌ها و اهداف روشن و واضح وجود دارند، اما دیگر قسمت‌های زندگی این‌طور نیستند و از کتاب قواعد پیروی نمی‌کنند.

پیش از اینکه برای اولین بار قرار ملاقات نگذاشته‌اید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید تعداد بی‌شماری از آن‌ها پیش بیاید؛ و تا وقتی‌که مادرتان نتواند شما را «گیر بیاورد» و بفهمد چه انتظاری از او دارید، فهرستی از تماس‌های بی‌پاسخ از سمت او نمی‌آید. زمانی که همه‌ی توان تحمل شما صرف کار در طول روز شده، زندگی خاکستری‌تر و تیره‌تر و حتی ترسناک است.

اما اگر اجازه دهید کارتان هویت شما را تعریف کند، مشکل‌ساز می‌شود. باید به درک این موضوع برسید که کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟ مرز بین کار و زندگی را مشخص کنید.

مشاهده مقاله  5 اشتباه متعارف در انتقال اخبارِ بد و غم‌انگیز

وقتی مردم شور و احساس خود را تقویت نکنند، از احساس خفت نسبت به خود، افسردگی و از یک نوع حس پوچی خبر می‌دهند.

اما اوضاع نباید اینگونه بماند. در ادامه شما روش‌هایی را می‌یابید که به شما کمک می‌کند بفهمید بیرون از کار، براستی چه آدمی هستید؛ به زندگی خود ثروتی ببخشید که پر از چیزهای آگاه‌کننده، تعلیم‌دهنده، هیجان‌انگیز و تسلی‌بخش است.

ارتباط در کار

در شهرتان گردش کنید.

یک روانشناس بالینی و بنیانگذار درمان آنلاین که تخصص او در کمک به افراد پویا، باهوش، کوشا و پرمشغله است تا از طریق درمان آنلاین، ارتباطات سالم‌تر و راضی‌کننده‌تری برقرار کنند.

بدین‌ترتیب، بدون هیچ بحثی به گشت وگذار در شهر خود بپردازید. تنها قاعده این است که توجهتان را به چیزی جلب کنید که شما را به وجد می‌آورد. چرا که احتمالا همان چیز، مسیر درست را به شما نشان می‌دهد.

«اگر تکه بی‌نظیری از نقش سفال از پشت ویترین مغازه چشم شما را گرفت، به خودتان اجازه دهید به سمتش بروید و زمانی را برای تماشای آن سپری کنید. آیا این می‌تواند جرقه سفال‌گری در زندگی شما باشد»؟

بعد از اینکه اطلاعاتی راجع به آنچه ممکن ‌است درباره‌اش کنجکاو باشید جمع‌آوری کردید، به خودتان چند ماه فرصت دهید تا این علایق را پیگیری کنید. برای نمونه ممکن است دوره چرخ سفال‌گری را بگذرانید.

اگر کمی احساس ناراحتی کردید، تعجبی ندارد. چون این ماهیچه‌ها قبلا هرگز استفاده نشده‌اند یا حداقل به مدت طولانی استفاده نشده‌اند. شاید شما در محل کارتان مسئول و دارای مهارت ‌بوده‌اید. پس سعی کنید تفاوت‌ها را بپذیرید و فقط بر روندکار تمرکز کنید.

گردش در شهر

مرزها را مشخص کنید

بسیاری از مردم مرز مشخصی بین کار و خانه ندارند. امروزه مردم در تمام طول روز از طریق تلفن هوشمند و سایر دستگاه‌ها «اداره‌شان» را با خود حمل می‌کنند. شاید شما واقعا چندین روز از هفته یا حتی هر روز در خانه کار می‌کنید. می‌توان گفت، خانه‌های ما دیگر مثل سابق محلی انحصاری برای استراحت و رهایی از کار نیست.

مشاهده مقاله  4 تجربه اثرگذار که بخش‌های مختلف زندگی هرفرد را عمیقا متحول می‌کنند

محل کار باید مشخص باشد تا از این طریق مرز محکمی ایجاد شود. ممکن است آن محل، یک اداره یا میزی در اتاق نشیمن یا گوشه‌ای از تخت یا میز آشپزخانه (بسته به میزان فضایی که دارید) باشد. سریع لباس عوض کردن هنگام رسیدن به خانه (شاید وقتی کارتان را متوقف کردید) و چک نکردن ایمیل یا کار نکردن حداقل یک ساعت بعد از بیدار شدن و دو تا سه ساعت قبل از خواب، می‌تواند مرزها را نشان دهد.

مرزبندی‌ها زمانی که تازه کار خود را شروع می‌کنید نیز مهم می‌شوند. ممکن‌است وسوسه شوید ساعت‌ها کار کنید و همیشه در دسترس مراجعین خود باشید. با این حال بهتر است مرزها را همین ابتدا مشخص کنید. به این ترتیب مراجعان و همکاران شما مجبورند دسترسی به شما در 24 ساعت و 7 روز هفته را نادیده بگیرند. زمانی که اداره را ترک می‌کنید، بهتر است آسوده باشید و دیگر به کار فکر نکنید.

نمونه‌های دیگر مرزبندی عبارتند از: پاسخگو نبودن در مورد مسائل کاری در تعطیلات آخر هفته و اینکه هرگاه احساس می‌کنید خسته‌اید یا بیش‌ازحد به شما فشار آمده است، از یک عضو دیگر گروه درخواست کمک کنید.

مرزهای کاریِ شما، باید با محیط کار، نیازهای شغلی و نیازهای فردی‌تان مطابقت داشته‌باشند تا بهترین نتیجه را دریافت کنید.

 

برای خواندن مقاله زیبای مسیر زندگی اینجا را کلیک کنید

با سایت دانشگاه زندگی همراه شوید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

استفن پراگس، محقق روان‌شناس مدعی است وقتی که در کنار سایر افراد قرار می‌گیریم به طورت ناخودآگاه‌ سیگنال‌هایی بین ما و آن‌ها تبادل می‌شود که روی احساس امنیت ما در زندگی اثر می‌گذارد. مثلا ممکن است در برخورد با غریبه‌ها، هورمون استرس در بدن ما ترشح شود و در این حالت تنها راهی که به ذهنمان برسد فرار کردن از آن موقعیت باشد؛ اما اگر زبان بدن افراد غریبه به نحوی به ما ثابت کنند که خطرزا نیستند، آن چه که از دیدگاه استفن پراگس مشارکت اجتماعی خوانده شده باعث فعال‌سازی سیستم عصبی پاراسمپاتیک و از بین رفتن این چرخه باطل برای فرار از جمع و غلبه بر اضطراب اجتماعی می‌شود.

 

اضطراب اجتماعی

اما مفهوم امنیت عاطفی چیست؟ وقتی که مردم در حال آزار دادن یکدیگر از نظر روانی هستند هیچ سیگنالی که باعث امنیت روانی فرد شود رد و بدل نمی‌گردد. در شرایط فقدان سیگنال‌های آرامش‌بخش، برخی همچنان حس آرامش دارند ولی برخی احساسات متفاوتی را تجربه می‌کنند. معمولا کسانی که قبلا احساس پذیرش از طرف جامعه را تجربه کرده‌اند نیازی به دریافت نشانه‌هایی از طرف مقابل برای آرام شدن ندارند؛ اما کسانی که قبلا قضاوت شدند تا مورد نقد دیگران یا سواستفاده عاطفی قرار گرفتند نسبت به هورمون استرس بدن آسیب‌پذیرتر می‌شوند. در نتیجه به سیگنال‌های طرف مقابل برای تجربه کردن احساس امنیت و آرامش وابسته هستند و چون سیگنال‌های اجتماعی متنوع بوده و همیشه خوشایند نیست زمینه اضطراب اجتماعی و مردم‌گریزی در ما پدید می‌آید.

با توجه به ضرورت روابط اجتماعی و مطرح شدن پدیده اضطراب اجتماعی در جوامع لازم دانستیم که در دانشگاه زندگی به صورت جداگانه بر راهکارهای غلبه بر خجالتی بودن و جامعه‌هراسی یا به طور کلی اضطراب اجتماعی مروری داشته باشیم.

مشاهده مقاله  4 گام تا شناخت اختلالات اضطرابی در زندگی روزمره

تکنیک‌های خودمدیریتی برای غلبه بر اضطراب اجتماعی و جمع‌هراسی

وقتی که در یک محیط آرام نظیر جمع دوستانه یا خانواده قرار می‌گیرد احتمالا به صورت ناخودآگاه سیگنالی دریافت می‌کنید که به شما نشان می‌دهد نیازی به نمایش حالت تدافعی از سوی شما وجود ندارد. در حقیقت همه موقعیت‌های زندگی هم همین‌طور هستند؛ حتی اگر شما در جایگاه متهم دادگاه قرار گرفته باشید و باید در لحظه از خودتان، اموالتان و جانتان دفاع کنید!

اگر شما فردی وابسته به دریافت سیگنال‌های روانی مبنی بر امن بودن شرایط از سوی دیگران هستید، برای این که راحت‌تر بتوانید با آن موقعیتی که با امنیت و آسایش روانی شما دست به گریبان شده است کنار آیید لازم است هر  قبل از هر چیز حضور افراد را به شرایط فعلیتان پیوند داده و سپس بررسی کنید.

 

اضطراب اجتماعی

غلبه بر اضطراب اجتماعی با تهیه یک لیست ساده

هر زمان که قرار باشد در موقعیت جدیدی قرار بگیرید، مثلا در یک مهمانی، در یک شرکت جدید کار کنید، در مصاحبه شرکت کنید یا برای مدتی با افراد جدیدی کار کرده یا هم‌خانه شوید اولین کار لیست کردن آن موقعیت‌ها با در نظر گرفتن افراد است. مثلا یک موقعیت را همزمان با چهره یکی از دوستتان یادآوری کنید. بکیفیت صدای دوستتان، کیفیت تماس با او و گفتگوهایتان را به خاطر آورید. این یادآوری یک ویژگی مشخص و ویژه دارد و آن مشخص شدن موقعیت‌هایی است که سیگنال‌های ویژه‌ای را به سیستم عصبی پاراسمپاتیک شما وارد می‌کنند و موجب استرس‌زایی می‌شوند.

 

اضطراب

بلافاصله بعد از تصور کردن هر موقعیت سعی کنید موقعیت مشابهی را در یک کارتون یا فیلم سینمایی کمدی تصور کنید. اگرچه همین موقعیت در یک کارتون یا برنامه کودک به وجود آمده اما شما در تصور شخصیت‌های کارتونی بر خلاف واقعیت دچار استرس نمی‌شوید؛ چون ایمان دارید که شخصیت کارتون بالاخره راه خودش را پیدا می‌کند! حالا با در نظر گرفتن این که رویارویی با دوستتان باعث دلزدگی شما از جمع و گفتگو با او شده است، به راهکارهای زیر توجه کنید:

مشاهده مقاله  مرز بین کار و زندگی،کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟

غلبه بر اضطراب اجتماعی با برقراری ارتباط با چهره‌ها

کاراکتر کارتون را در همان موقعیتی که در لیست نوشته بودید تصور کنید. سپس موقعیت اولی که لیست کرده بودید را در همان کارتون قرار دهید. مثلا دوستتان را تصور کنید که در محیط کارتونی دقیقا مشابه با همان کاراکتر اصلی مشغول لمس گونه‌هایش است. حالا همین صحنه را در ذهنتان نگه دارید تا با سیگنال آرامش‌بخشی که از چهره دوستتان ممکن است دریافت کنید ارتباط بگیرید.

غلبه بر اضطراب اجتماعی با برقراری ارتباط با صداها

تصور کنید شما و دوستتان در تلاش هستید تا در یک محیط کارتونی به گفتگو بپردازید. در همان لحظه خودتان را تصور کنید که با دوستتان مشغول گفتگو درباره چند موضوع مختلف هستید. سپس دقایقی بعد همین حالت را تصور کنید صدای دوستتان چه قدر برای دقایقی توانسته شما را در یک محیط کارتونی که هیچ یک از عوامل استرس‌زا در آن واقعی نیستند آرام کند.

 

روانشناسی خانواده را کلیک کنید تا به به سوالات شما پاسخ دهد

برای اطلاع از این موضوع دانشگاه زندگی را کلیک کنید

  • کیمیا یزدانی