روانشناسی

۲۰ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

با فن بیان خوب، چگونه خوب صحبت کنیم ؟

ارتباط خوب، کلید موفقیت شماست. با فن بیان خوب می توانید ارتباط موثری با افراد مختلف داشته باشید. فرقی نمی کند که در مقابل مخاطبان زیادی صحبت کنید یا فقط برای یک دوست, شما یا  این کار را به خوبی انجام می دهید و مخاطب را مشتاق و هیجان زده می کنید یا اینکه طوری صحبت می کنید که مخاطب دلش نخواهد دیگر به صحبت های شما گوش دهد. برای همین فن بیان روی اینکه مردم در مورد شما چگونه فکر می کنند تاثیر زیادی میگذارد. براستی چگونه خوب صحبت کنیم ؟

اگر می خواهید یاد بگیرید که چگونه خوب صحبت کنیم ، باید فن بیان خود را تقویت کنید. باید یاد بگیرید خودتان را  باور کنید, به آرامی و با دقت صحبت کنید و به آنچه می گویید اعتقاد داشته باشید.

 اگر می خواهید بدانید با فن بیانی خوب، چگونه خوب صحبت کنیم این مقاله را از دست ندهید:

چگونه خوب صحبت کنیم

با صدای بلند صحبت کنید

طوری صحبت کنید که صدایتان به گوش همه برسد. قرار نیست فریاد بزنید، ولی انقدر باید با صدای بلند صحبت کنید که کسی از شما نخواهد دوباره صحبتتان را تکرار کنید. یواش و آرام صحبت کردن باعث می شود مخاطبین فکر کنند شما خجالتی هستید یا به چیزی که می گویید اطمینان ندارید.

دایره واژگان خود را گسترش دهید

تا انجا که می توانید مطالعه کنید و متن بخوانید، از مجلات آنلاین روزانه گرفته تا ادبیات جدی مانند “سو و شون”. هر چقدر بیشتر بخوانید دایره لغات بیشتری خواهید داشت. با یادگیری کلمات جدید و درک عبارات جدید حتی بدون اینکه خودتان متوجه شوید از کلماتی که یاد گرفتید در مکالمات و سخنرانی هایتان استفاده خواهید کرد. دانستن دایره لغات گسترده به خوب صحبت کردن شما بسیار کمک می کند.

بیش از حد از زبان عامیانه استفاده نکنید

اگر می خواهید با فن بیان خوب , خوب صحبت کنید، باید دور استفاده بیش از حد از کلمات عامیانه را خط بکشید. البته، اگر مخاطبان شما افراد جوان و امروزی هستند نباید بیش از حد رسمی و خشک صحبت کنید. اما از کلماتی مثل، “تابلوعه” , “حله” , “ردیفه” و امثال آن که جزو فرهنگ لغات جدید جوانان است نباید استفاده کنید.

منظورتان را دقیق بگویید

دقیقا بگویید منظورتان چیست. حاشیه نروید. طوری صحبت کنید که ایهام نداشته باشد. باید از جملات و کلماتی استفاده کنید که منظورتان را کامل برساند.

مفید و مختصر صحبت کنید

کلمات را هدر ندهید. وقتی تعداد کلماتی که استفاده می کنید زیاد باشد مخاطب ممکن است گیج شود و منظور شما را کامل متوجه نشود. برای اینکه خوب صحبت کنیم باید مفید و مختصر صحبت کنیم . برای بهتر شدن فن بیان بهتر است بیشتر از کلمات آشنا استفاده کنیم.

خودتان باشید

هر کسی شخصیت خاص خودش را دارد. شخصیتی مرکب از صفات، الگوهای فکری و رفتاری که می تواند به ما در برقراری ارتباط به وضوح کمک کند. برای اینکه خوب صحبت کنید لازم نیست ادای کسی را در بیاورید. سعی کنید خودتان باشید و برای بهبود فن بیان خاص خودتان تلاش کنید.

از مثال و نمونه استفاده کنید

برای اینکه تکراری حرف نزنید و یا طوری حرف بزنید که مخاطب کاملا متوجه مطلب شود بهتر است از داستان های کوتاه و یا مثال های جالب استفاده کنید.

خبر خوب اینکه شما با یاد گیری فن بیان خوب ,می توانید خوب صحبت کنید.

فن بیان را بیاموزید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

از هر چه که در سخنرانی بگذریم از دو فاکتور مهم و اساسی نمی‌توان گذشت: اول متن سخنرانی و سپس حرکات بدن سخنران در سخنرانی. حرکات بدن یکی از جنبه‌های مهمی است که معمولا توسط سخنران نادیده گرفته می‌شود. شاید این بی‌اهمیتی به دلیل این باشد که خیلی از سخنرانان خود را پشت تریبون قایم می‌کنند و در عمل به جز ارتباط کلامی هیچ گونه تماس دیگری از جمله تماس چشمی یا مثلا نمایشحرکات دست در سخنرانی ندارند. برخی از سخنرانان هم به واسطه نطق قوی خود آن قدر مخاطب و اعتبار به دست آورده‌اند که تصور می‌کنند نیازی به پرداختن به حرکات بدن و سایر موارد جانبی در سخنرانی ندارند. اما حقیقت چیز دیگری است!

انکار کردن حرکت دست و کل بدن در سخنرانی به جز این که ضرر مخاطبان تمام می‌شود و انتقال مطالب را به تعویق می‌اندازد عواقب مثبتی برای سخنران به دنبال ندارد. چرا که به طور مستقیم رفتار او را روی صحنه تحت تاثیر قرار می‌دهد. چنین سخنرانی معمولا دو موقعیت و حالت مشخص در سخنرانی دارد:

  1. خیلی سفت و محکم و با جدیت بیش از حد سر جای خود می‌ایستد و از موضع خود تکان نمی‌خورد
  2. با حرکات تند و گیج‌کننده مدام روی صحنه حرکت می‌کند اما دقیقا نمی‌داند هدف از هر یک از این حرکات چه بوده است

نکاتی در حرکات بدن در سخنرانی که بر جذابیت گفتار می‌افزاید

موقعیت استاندارد و تعادل در حرکات بدن دقیقا در مرز این دو حالت قرار دارد. حالتی که نه تنها اعتبار و مقبولیت برای سخنران به همراه دارد بلکه از آشفتگی و شلوغی ناخودآگاه روی صحنه جلوگیری می‌کند. آن چه که می‌خوانید بایدها و نبایدها و فواید توجه به حرکات بدن در سخنرانی است که تجربه نشان داده بر جذابیت گفتار سخنران می‌افزاید.

نکاتی در حرکات بدن در سخنرانی که بر جذابیت گفتار می‌افزاید

مدیریت زبان بدن حتی از گفتار هم پیچیده‌تر است. وقتی که صحبت از حرکات بدن در سخنرانی به میان می‌آید در اکثر مواقع منظور بخش‌های بالایی بدن است. حال حرکات دست باشد، حالات مختلف صورت هنگام صحبت کردن و مکث در سخنرانی باشد یا همان حرکات نامحسوسی که هنگام تکان دادن سر و نگاه کردن به اطراف توسط مخاطب دیده می‌شود. با این حال در این مقاله از دانشگاه زندگی قرار است به بخشی از حرکت بدن که کم‌تر بدان پرداخته شده یعنی پایین‌تنه هر سخنران بپردازیم که شامل پاهای سخنران و حرکات متنوع آن می‌شود. به علاوه این بار قرار است روی موقعیتی از ایستادن تمرکز کنیم که نیازی نیست دائم روی صحنه در حرکت باشید و حتی پشت تریبون هم می‌توانید حرکات بدن خود را با مخاطبان و برای انتقال بهتر پیام به اشتراک بگذارید. با این حال حرکات بدن نسبت به حالتی که سخنران روی صحنه آزادانه فعالیت دارد محدود‌تر است.

نکاتی در حرکات بدن در سخنرانی که بر جذابیت گفتار می‌افزاید

برخی از موقعیت‌هایی که می‌توانید مطابق با این آموزش حرکات بدن خود را در آن تطبیق دهید عبارتند از:

  • موارد بسیار رسمی (مثل افتتاحیه‌ها یا جشن فارغ‌التحصیلی)
  • کنفرانس‌ها یا نشست خبری
  • سخنرانی در اماکن مذهبی نظیر مساجد، کلیسا و …
  • سخنرانی‌های رسمی سیاسی (خصوصا زمانی که قرار است فیلمبرداری شود)
  • هر موقعیتی که شما مجبور هستید پشت میکروفون و از طریق تریبون به صورت نیمه ثابت یا تقریبا ثابت سخنرانی داشته باشید

نکاتی در حرکات بدن در سخنرانی که بر جذابیت گفتار می‌افزاید

فواید التزام به حرکات بدن حین سخنرانی

در حالی که تکنیک‌های زیادی برای اصلاح، تربیت و ترمیم زبان بدن در سخنرانی وجود دارد و سبک و سیاق مختلفی هم برای ایراد سخنرانی ابداع شده است بازه حرکات بدن شما به عنوان یک سخنران محدودیتی ندارد. بهره‌مندی از حرکات بدن هنگام سخنرانی فواید بی‌شماری به دنبال دارد:

پشتیبانی از پیام سخنرانی به واسطه زبان بدن

هماهنگی گفتار با هر نوع حرکتی که در طول سخنرانی داریم نظیر یک پشتیبان برای پیام‌هایی است که گاهی به سختی منتقل می‌شوند. به علاوه می‌دانیم که زبان بدن مکمل اصلی گفتار است.

افزایش اعتبار سخنران به واسطه حرکات بدن

اگر به عنوان یک سخنران نسبت به پیامی که قصد دارید انتقال دهید مشتاق باشید و در عین حال هنگام حرف زدن احساس راحتی داشته باشد حرکات بدن هم برایتان از آب خوردن ساده‌تر خواهد شد. انگار که جزئی از متن نانوشته را با تکیه بر حفظیات خود بازگو می‌کنید. در صورتی که سخنران یک جا بماند و با این یک جانشینی سخنرانی را به اتمام برساند مخاطبان به اعتبار و مهارت‌های او شک می‌کنند.

نکاتی در حرکات بدن در سخنرانی که بر جذابیت گفتار می‌افزاید

حفظ ارتباط متعادل با مخاطبان به واسطه حرکات بدن

در حالی که از مرکز صحنه به سمت راست یا چپ و گوشه‌های مختلف سخنرانی هستید همزمان با تک تک اعضایی که در سالن سخنرانی حضور دارند ارتباط چشمی یا کلامی می‌گیرید. حرکات بدن این امکان را به سخنران می‌دهد تا بدون افراط و تفریط فاصله استاندارد خود را با صندلی مخاطبان تنظیم کند و به این شکل با آن‌ها ارتباط بگیرد.

نکاتی در حرکات بدن در سخنرانی که بر جذابیت گفتار می‌افزاید

سلطه بر سالن سخنرانی با تسلط بر زبان بدن

به عنوان یک سخنران تنها زمانی می‌توانید بر تمام فضایی که در اختبارتان قرار گرفته تسلط کافی و وافی داشته باشید که از حرکات بدن غافل نشده باشید. به جای توقف خودسرانه و دائمی روی یک نقطه از سالن سخنرانی، به واسطه حرکات و حضور سیال خود روی صحنه قادر خواهید بود کل صحنه را به سلطه درآورید.

جلب توجه مخاطبان با زبان بدن

حرکات بدن بزرگ‌ترین اقداماتی هستند که یک سخنران می‌تواند از نظر فیزیکی روی صحنه سخنرانی داشته باشد. این حرکات خیلی بزرگ‌تر از تماس‌های چشمی در طول سخنرانی است که ممکن است بارها و بارها بین سخنران و مخاطبان به وقوع بیپوندد. به دلیل برجسته بودن این حرکات فیزیکی، توجه مخاطبان به سرعت هدایت و جلب می‌شود.

دور کردن انرژی منفی با حرکات متعادل بدن روی صحنه

در صورتی که وقت سخنرانی طولانی است و مدت زمان ماندگاری روی یک نقطه از صحنه بالا باشد بدن ناخودآگاه برای فرار کردن از گرانش زمین به سمت حرکات آشفته، جا به جایی‌های متداول و ناگهانی و خلاصه هر تغییری متمایل می‌شود که فرد از جایگاه قبلی خود به سمت جایگاهی جدید تغییر موقعیت دهد.

نکاتی در حرکات بدن در سخنرانی که بر جذابیت گفتار می‌افزاید

جلوگیری از رکود عضلات با حرکات بدن

همه چیز به زمان سخنرانی بستگی دارد. در سخنرانی‌های ده دقیقه‌ای معمولا سخنران پشت تریبون سخنرانی می‌کند و خیلی وقت‌ها به زبان بدن توجهی نمی‌شود؛ اما در سخنرانی‌های طولانی‌تر اوضاع متفاوت است. به واسطه ایستادن به مدت زیاد طبیعی است اگر سخنران بعد از مدتی احساس کند زانوانش قفل شده‌اند یا احساس گرفتگی عضلات را در بخش‌های مختلفی از پا داشته باشد. با حرکات بدن این رکود و گرفتگی به حداقل می‌رسد و خون‌رسانی به تمام نقاط بدن که به خاطر ایستادن متوقف شده بود مجددا از سر گرفته می‌شود.

اگر می خواهید مطالب بیشتر را بخوانید اینجا را کلیک کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

در این مقاله می آموزیم:

  1. اهمیت زبان بدن چیست؟
  2. نحوه ی ایستادن و حرکت کردن در سخنرانی چگونه است؟

آیا تا به حال برایتان پیش آمده است که وقتی در حال صحبت با کسی هستید، علاوه بر زبان از زبان بدن نیز در سخنرانی خود استفاده کنید؟

استفاده از زبان بدن در سخنرانی علاوه بر اینکه احساسات را به درستی و کامل منتقل می کند، در انتقال پیام هم بسیار مؤثر است.

برای برقراری ارتباط مؤثر در سخنرانی، این کافی نیست که فقط بر روی بیان متن سخنرانی متمرکز شویم وتمرین کنیم، بلکه باید بر روی زبان بدن در سخنرانی و ایماء و اشاره هایمان نیز کار کنیم، چرا که زبان بدن نقش بسزایی را در موثر بودن پیام ایفا می کند. برای اینکه مخاطبان با علاقه به سخنرانی ما گوش فرا دهند، باید صحبت هایمان با حرکات و زبان بدنمان در سخنرانی هماهنگی داشته باشد.

پیام ساکت چیست؟

ما در هر لحظه در حال انتقال پیام به دیگران هستیم، حتی زمانی که ساکت و بدون کلام نشسته ایم، یا ایستاده ایم. به این پیام ها، پیام های ساکت می گوییم. بیشتر مواقع این فرآیند به طور ناخودآگاهانه و ناخواسته اتفاق می افتد. وقتی دیگران هم کنار ما حضور دارند، سعی می کنند که از این پیام های ساکت سر در بیاورند و آنها را بفهمند. به خصوص در جلسات سخنرانی که ما زیر ذره بین مخاطبان هستیم. پس باید زبان بدن خود را مدیریت کنیم تا پیام خود را به درستی و آنطور که می خواهیم منتقل کنیم.

زبان بدن در سخنرانی
زبان بدن در سخنرانی

تکنیک هایی برای تقویت زبان بدن:

از خودمان فیلم بگیریم:

بهترین راه برای اینکه خودمان را در عمل ببینیم این است که از خودمان فیلم بگیریم. با این کار می توانیم سخنرانی خود را یک دور نگاه کنیم. قطعاً با این شیوه پیام های ساکتی که انتقال می دهیم را می توانیم به وضوح ببینیم.

وقتی از زبان بدنمان در سخنرانی که انجام دادیم، مطلع شدیم، حالا می توانیم شروع به تغییر و یا حذف آن رفتار یا حرکت در سخنرانی اصلی خود کنیم.

نحوه ی ایستادن:

نحوه ی ایستادن ما در سخنرانی باید طوری باشد که در نظر دیگران قوی و با عزت نفس بالا جلوه کنیم. بهترین شکل برای ایستادن در زمان سخنرانی این است که پاهایمان را به اندازه ی عرض شانه باز کنیم و نوک پاهایمان کمی به سمت بیرون متمایل باشد.

حرکت کردن در سخنرانی:

زمانی که برای جمعی صحبت می کنیم، اگر بی تحرک و ثابت یک جا بایستیم، سخنرانی برای مخاطبان یکنواخت می شود و ما هم بی انرژی به نظر می رسیم. هرچه تعداد مخاطبین در جلسه سخنرانی بیشتر باشد، به همان میزان تحرک ما هم باید بیشتر باشد.

از Tab Dance  خودداری کنیم. Tab Dance به این معناست که مدام این پا و آن پا کنیم. یعنی وزن خود را بر روی یکی از پاها و بلافاصله وزن خود را بر روی پای دیگر بیندازیم. در واقع این کار نوعی رقصیدن است. این رقص زمانی خود را بیشتر نشان می دهد که از خود فیلم بگیریم و آن را بر روی پخش سریع بگذاریم.

باید طوری حرکت کنیم که حرکتمان هدفمند باشد و بی قرار و آشفته به نظر نرسیم. بهتر است از این پا و آن پا کردن خودداری کنیم. مثلاً سه گام برداریم و بایستیم و مدتی در همان نقطه بایستیم و با شروع گفتن نکته ی بعدی حرکت کنیم.البته بعضی از سخنرانان سبکشان چنین است که دائماً در حین سخنرانی حرکت می کنند و به صورت رگباری هم در حین حرکت، صحبت می کنند.

برخی دیگر از سخنرانان، چند نقطه را بر روی سن مدنظر می گیرند و دائم بین آن نقطه ها حرکت می کنند.

در نهایت برای حرکت کردن روی سن بهتر است از این طرف سن به آن طرف سن برویم نه اینکه مدام به عقب و جلو حرکت کنیم.

مقالات ما را در www.daneshgahezendegi.com دنبال کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

یکی از دشوارترین موقعیت های دنیا این است که مقابل جمعیت بزرگی شروع به صحبت کنیم اما نتوانیم یک کلمه حرف، نظر، سخن یا ایده از این جمعیت بِکِشیم! موافق هستید؟ شما هم حتما تجربه کرده اید نشستن کنار کسی که مدام با حرف زدن سعی دارید با او ارتباط برقرار کنید اما همچنان شاهد یک کوه یخ هستید که رو به روی شما ایستاده است. یا شاید هم به عنوان یک معلم یا استاد به دنبال مشارکت ۱۰۰ درصدی افراد در کلاس بوده اید ولی هرگز اشتیاق دانشجویان آن چیزی نبوده است که شما به دنبال آن بوده اید. این جا است که به شما هم ثابت می شود گرفتن بازخورد از مخاطب چه قدر کار سختی می تواند باشد!

متاسفانه یا خوشبختانه مفاهیم پیچیده پیش بینی نشده ای در برخی از روابط حرفه ای وجود دارد که کلا گرفتن بازخورد از مخاطب را دشوارتر می کنند. مثلا در تمام ملل و فرهنگ ها ارتباط رئیس یا ارشد با زیردستان و کسانی که برای او کار می کنند ارتباطی سرد و کاملا متکی بر قوانین است. پست مدیریتی و سخن گفتن وقتی که در موقعیت بالاتری از دیگران قرار داریم ناخودآگاه رفتارهایی در انسان ایجاد می کند که صمیمت و گرمی ارتباط را از بین می برد. پس جای تعجبی باقی نمی ماند که گرفتن بازخورد از مخاطب و برقراری تعامل با آن ها مثل فتح قله قاف باشد!

هر سختی ای هم که در این راه وجود داشته باشد شناخت و برقراری ارتباط با افراد برای به چالش کشیدن شما همچون مرز بین شکست و موفقیت حساس و حیاتی است. هر چه قدر هم گرفتن بازخورد از مخاطب سخت باشد دانشگاه زندگی به شما کمک می کند با فن بیانمثل حرفه ای ها دیگران را وادار به تعامل با خود کنید!

آموزش گرفتن بازخورد از مخاطب با فن بیان

به صورت عمومی دو اصل برای بازخورد گرفتن از افراد وجود دارد:

  1. اصرار: هر کاری که انجام می دهید هرگز در محیطی نباشید که کسی برای نقد کردن و اصلاح شما وجود نداشته باشد. به اعضا تیم یا اطرافیان خود در منزل یا خانواده تاکید کنید که شدیدا به بازخورد های آن ها درباره مسائل نیازمند هستید
  2. فدردانی از رک گویی: در اصل دوم نه فقط تشکر زبانی بلکه قدردانی و پذیرش رک گویی دیگران با هدیه دادن یا پاداش دادن از آن ها توصیه می شود

این دو اصل بنیان و بن مایه تمام راهکارهایی است که قرار است برای گرفتن بازخورد از مخاطب با شما در میان بگذاریم.

آموزش گرفتن بازخورد از مخاطب با فن بیان

پرسشگر خوبی باشید

وقتی که شما رئیس باشید برای دیگران نقد کردن و بیان نظراتی که بویی از مخالفت با شما را داشته باشند مشکل می شود. بنابراین این بار خود شما هستید که باید سوال بپرسید و سوال بپرسید! یک لحن فوق العاده دل نشین و متواضعانه برای این که دیگران شدیدا جذب شما شوند و به ارائه بازخورد بپردازند این است: چیزی وجود دارد که من انجام دهم یا از انجام آن خودداری کنم تا همکاری بهتری با هم داشته باشیم؟

سوالات کوتاه و ساده دیگری هم وجود دارد که شما را به یک پرسشگر خوب تبدیل می کنند. پرسشگری که پیگیر نظرات دیگران است می پرسد:

  • چیزی در امور کار شما را آزار نمی دهد؟
  • چه طور می توانم پشتیبانی بهتری از این پروژه داشته باشم؟
  • چیزی از قبل وجود دارد که تا کنون به من نگفته باشید؟

آموزش گرفتن بازخورد از مخاطب با فن بیان

ناراحتی بقیه را به آغوش بکشید

شکستن سدی که بین دو طرف و گرم شدن ارتباط آن ها با هم وجود دارد معمولا دشوار است. وقتی این ارتباط تازه شکل گرفته باشد یا اساسا مخاطب شما آدم سردی باشد می توانید بعد از شکل گیری این رابطه تکنیک های رفع خجالتی و کم رو بودن را به او بیاموزید تا بهتر در جمع حاضر شود و نظراتش را درباره شما بیان کند.

آموزش گرفتن بازخورد از مخاطب با فن بیان

بهترین راه این است که دیگران را خودتان وادار به صحبت کردن کنید. اگر از ناراحتی یا درگیری های فکری شروع کنید احتمالا این مخاطبان هستند که بحث را ادامه می دهند.

پاسخ‌دهنده نه؛ ولی شنونده خوبی باشید

کاری نکنید کسی که در حال بیان نظرات خود درباره شما است فکر کند شما در هر حال برای جبران خطاها یا نواقص خود همیشه بهانه یا دلیل خوبی دارید. شنونده خوبی باشید. حتی بد نیست وقتی که مخاطب در حال بیان بازخورد خود می باشد دوباره حرف های او را تکرار کنید تا قانع شود شما فقط و فقط یک شنونده هستید.

سوال کردن هم در این مواقع توصیه نمی شود. مثلا اگر کسی به شیوه مدیریتی شما ایراد می گیرد و صراحتا می گوید مدیریت شما به این شکل جواب نمی دهد نباید با سوال” شما برای بهتر شدن این وضع چه راهی پیشنهاد می دهید؟” او را در شرایط یا حالت دشواری قرار دهید. چون بسیاری از افراد قبل از نقد کردن به فکر برطرف کردن آن مشکل یا عیب نیستند!

آموزش گرفتن بازخورد از مخاطب با فن بیان

خودانتقاد باشید!

اگر جو سنگین بین شما و مخاطبانتان همچنان ادامه دارد و هیچ جوره نتوانستید دیگران را از حبابی که اطراف خود درست کرده اند خارج کنید دست به انتقاد بزنید؛ اما این بار از خودتان! همه چیز در این مواقع به شیوه های مدیریتی بستگی دارد. مثلا اگر مدیر خوبی باشید و جلسات بحث و مناظره با تیم خود داشته باشید حضور در این جلسات موقعیت خوبی است تا به نقد از خودتان بپردازید.

بی تفاوت نباشید!

چرا هر چه تلاش می کنیم باز هم کسی در خانواده نیست که بتواند احساس قطعی و بازخورد واقعی خود را با ما در میان بگذارید؟ شاید حس غرور یا بی تفاوتی زیادی که نسبت به مسائل داشته ایم باعث می شود دیگران گفتن یا نگفتن نظراتشان را یکسان بدانند و از این رو مرز روابط خود را با شما حفظ کنند.

آموزش گرفتن بازخورد از مخاطب با فن بیان

شو به راه بیندازید!

شاید بهتر باشد این بار برای گرفتن بازخورد از مخاطب شو یا یک نمایش دیدنی راه بیندازیم. مثلا:

تعیین جایزه ” من اشتباه کردم”

کاپ یا جایزه ای با عنوان “من اشتباه کردم” راه خوبی است تا دیگران راحت تر شما را نقد کنند و بقیه هم بتوانند جرئت پذیرش اشتباهات خود را پیدا کنند!

جعبه قرمز تویوتا

در ژاپن جو مدیریتی و کاری به شکلی است که کارمندان بیش از این که به فکر نقد بقیه باشند خودشان را نقد می کنند و از این رو هرگز بازخورد موثری از کارکنان گرفته نمی شود. به همین دلیل کمپانی تویوتا مربع یا باکس قرمزی را در طبقه اول ساختمان اداری خود نهاده است تا کارکنان را به نقد و بیان بازخورد خود از محیط کاری تشویق کنند. به این شکل که هر کارمند تازه در پایان هفته اول کاری خود مجبور است روی این باکس بایستد و تا نظر خود را درباره تویوتا بیان نکرده است از روی این جعبه تکان نخورد!

آموزش گرفتن بازخورد از مخاطب با فن بیان

جعبه نارنجی eBay

مدیران eBay برای گرفتن بازخورد از مخاطب این بار از جعبه نارنجی استفاده کرده اند. این جعبه در محیط پر تردد کمپانی قرار گرفته تا مردم نظرات خود را در آن بیندازند.

هفته “اصلاح کن!”

در شرکت های نرم افزاری که موضوع باگ و هنگ کردن خیلی وجود دارد یک هفته در ماه وجود دارد که تمام افراد از تولید محصول جدید دست می کشند و در عوض به اصلاح نواقص کاری خود می پردازند. این هفته راه خوبی است تا انسان ها خودشان بتوانند از کارشان بازخورد بگیرند و به رفع مشکلات مشغول باشند.

مقالات بیشتر آموزش سخنرانی را کلیک کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

در دنیا ایده‌ال اطراف ما و در حین سخنرانی همه چیز رو به راه است. مخاطبان یکی یکی بعد از صحبت شما در بحث شرکت می‌کنند، تعامل مثال‌نزدنی و دل‌چسبی بین شما و مخاطبان شکل می‌گیرد، شما از ایده‌های بقیه پشتیبانی می‌کنید و دیگران نیز به ایده‌های شما توجه دارند، همه چیز در با احترام متقابل پیش می‌رود و همه افراد چه سخنران و چه مخاطبان تاثیر مثبت روی یکدیگر دارند. در چنین جهانی سخنرانی قطعا بدون‌چالش‌ترین امر ممکن خواهد بود و می‌توان آن را بدون دشواری‌ها و نگرانی‌های رایج مثل آب خوردن پشت سر گذاشت. اما چه دوست داشته باشید و چه دوست نداشته باشید سخنرانی در چنین دنیای ایده‌الی رخ نمی‌دهد و همه چیز در کمال ناباوری می‌تواند دقیقا عکس موارد گفته شده رخ دهد. احتمالا یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث می‌شود سخنرانی کاملا مطابق با میل ما پیش نرود مخاطبان در سخنرانی هستند که تیپ‌های شخصیتی متفاوتی از هم دارند.

در دنیا واقعی ما سخنرانی و گفتگو ممکن است به هزار راه پیش‌بینی نشده‌ای برسد. بزرگ‌ترین چالش سخنرانی در دنیا اطراف ما رو به رو شدن و تعامل با افرادی است که خواسته یا ناخواسته شخصیت‌های دشوار، پیش‌بینی‌نشده و سرد و خشنی را از خود نشان می‌دهند. هر چه که باشد شما به عنوان یک سخنران مسئول مدیریت این رفتارها هستید.

بعد از بررسی و آنالیز انواع تیپ‌های شخصیتی میان مخاطبان در سخنرانی تصمیم گرفتیم ۵ تیپ شخصیتی پردردسر را که احتمالا در طول سخنرانی بیش از سایرین شما را درگیر می‌کنند تحلیل کنیم. همراه ما باشید.

تیپ‌های شخصیتی پردردسر میان مخاطبان در سخنرانی

در یک جمع صد و بیست نفری به تعداد صد و بیست نفر عقیده و طرز فکر متفاوتی وجود دارد. تیپ شخصیتی مخاطبان به خوبی از شیوه تعامل و واکنشی که به گفتگو نشان می‌دهند طی بحث مخاطب‌شناسی در سخنرانی قابل تشخیص است.

تیپ‌های شخصیتی پردردسر میان مخاطبان در سخنرانی

تیپ اول: شنونده ساکت و بی‌صدا

اگر قرار باشد صفر تا صد سخنرانی را مدیریت کنید چه طور شخصیت‌های ساکت و بی‌صدا را میان سایر مخاطبانی که ظاهرا همگی ساکت و بی‌صدا هستند تشخیص می‌دهید؟ برای شناخت این تیپ شخصیتی دو راه ساده وجود دارد:

  1. افراد ساکت و بی‌صدا از هر گونه حرکت بدن که ممکن است توجه بقیه را به سمت آن‌ها جلب نماید خودداری می‌کنند
  2. این افراد تنها زمانی لب به سخن می‌گشایند که مستقیما مورد خطاب قرار گیرند
  3. شخصیت ساکت و آرام معمولا زمانی که قرار است صحبت نماید احساس راحتی نمی‌کند

تاثیر شخصیت‌های آرام و درونگرا بر سخنرانی

ظاهر ساکت یکی از نشانه‌های افراد درونگرا است. همان طور که می‌دانید برقراری ارتباط با این افراد مهارت خاصی می‌طلبد و حتی نیازمند یادگیری فنون سخنرانی میان افراد درونگرا برای برقراری ارتباط با آن‌ها هستیم. به هر حال این تیپ شخصیتی روی سخنرانی تاثیر منفی می‌گذارد؛ چون:

  1. تمام مخاطبان در سخنرانی غالبا به صورت ارادی و کاملا خودخواسته در سخنرانی شرکت می‌کنند. حضور این افراد در میان سایر جمعیت تعامل را بر هم می‌ریزد و ترکیب متعادل ایده‌ها را مختل می‌کند
  2. افراد ساکت و بی‌صدا معمولا احساس تعلق و مسئولیتی نسبت به گروه و بحثی که در آن قرار گرفته‌اند ندارند

تیپ‌های شخصیتی پردردسر میان مخاطبان در سخنرانی

با افراد آرام درونگرا در طول سخنرانی چه کنیم؟

به هر حال در هر سخنرانی و بحثی، این تیپ شخصیتی در میان مخاطبان در سخنرانی وجود دارد. برای مدیریت بهتر:

  1. هر نفر را شخصا مورد خطاب قرار دهید و از آن‌ها نظر بخواهید
  2. هنگامی که حرف می‌زنند با حرکات سر و بدن آن‌ها را به ادامه تعامل تشویق کنید

تیپ دوم: مخاطب نافذ و چیره بر دیگران در سخنرانی

افراد چیره و مسلط بر فضای سخنرانی را با استفاده از دو راه زیر بشناسید:

  1. هر زمان که سوالی از مخاطبان می‌پرسید اولین کسانی هستند که برای پاسخ دادن و اظهار نظر داوطلب می‌شوند
  2. در طول سخنرانی مدام صحبت می‌کنند و حتی وقتی چیزی برای گفتن ندارند شروع به اظهارنظرات تکراری می‌کنند

تاثیر شخصیت‌های چیره بر سخنرانی

  1. این افراد بدون این که خودشان بخواهند جو نامتعادلی ایجاد می‌کنند
  2. با واکنش‌های پی در پی خود در عمل فرصت تعامل را از مخاطبان ساکت و درونگرا می‌گیرند
  3. اگر تعامل و گفتگو با این افراد در سخنرانی توسط سخنران کنترل نشود به تدریج مسیر سخنرانی به مسیر ذهنی و عقاید آن‌ها تغییر می‌یابد و زمام بحث از دستان سخنران خارج می‌شود

با افراد آرام چیره و نافذ در دیگران در طول سخنرانی چه کنیم؟

  1. قدردان مشارکت افراد چیره و نافذ بر دیگران در سخنرانی باشید اما هرگز بحث را به آن‌ها واگذار نکنید
  2. برای متوقف کردن آن‌ها مستقیما بگویید: بگذارید از نظرات دیگران هم در سخنرانی بهره‌مند شویم

تیپ سوم: مخاطب‌نماهای اخلال‌گر

این دسته از مخاطبان بسیار بارز هستند و حتما با آن‌ها در طول سخنرانی مواجه شده‌اید. همان افرادی که مدام با سوالات حاشیه‌ای و غیرمرتبط و به قصد کشف مباحث حاشیه‌ای به بحث سعی دارند مسیر سخنرانی را از موضوع و هدف اصلی منحرف سازند. ما این افراد را مخاطب‌نما اخلال‌گر اطلاق می‌کنیم؛ چون هم نظیر مخاطب واقعی پیگیر موضوع اصلی نیستند و هم مشکلات زیادی به بار می‌آورند که سخنرانی را مختل می‌کند.

تیپ‌های شخصیتی پردردسر میان مخاطبان در سخنرانی

تاثیر شخصیت‌های مخاطب‌نما بر سخنرانی

  1. به مرور زمان سایر مخاطبان با شنیدن مباحثه حاشیه‌ای طولانی از سخنرانی ناامید می‌شوند
  2. بحث مولد کم کم منحرف می‌شود و از خط اصلی نیز خارج می‌گردد. حضور این دسته از مخاطبان در برنامه‌ سخنرانی لغزش ایجاد می‌کند و اداره و ارائه مطالب در سخنرانی را مشکل می‌نماید
  3. عمده مخاطب‌نماهایی که با وجود تذکر سخنران به اخلال در بحث می‌پردازند مقاصد شخصی و سیاسی دنبال می‌کنند و اصولا با همین هدف در سخنرانی شرکت کرده‌اند

با شخصیت‌های مخاطب‌نما در طول سخنرانی چه کنیم؟

سخنران هوشیاری باشید. انحرافات بحث‌های حاشیه‌ای کوتاه به خوبی قابل کنترل است اما همین که این گفتگو به درازا بکشد همه چیز از کنترل خارج می‌شود. با یکی از دو راه زیر می‌توانید این مخاطبان سرکش را آرام کنید:

  1. اگر قصد دارید در آینده با آن‌ها بحث کنید سوال یا ابهام آن‌ها را روی کاغذ یا مثلا تخته سفید یادداشت کنید و به آن‌ها اطمینان دهید که پایان سخنرانی به آن‌ها می‌پردازید
  2. اگر قرار نیست در همان سخنرانی به موضوع مطرح شده بپردازید از افراد بخواهید که در به صورت مستقل و شخصی موضوع را مطرح کنند

تیپ‌های شخصیتی پردردسر میان مخاطبان در سخنرانی

تیپ چهارم: مخاطبان همیشه شاکی در سخنران

شناخت این افراد میان مخاطبان در سخنرانی سخت نیست. برخی از نشانه‌های این افراد عبارتند از:

  1. به صورت مداوم از همه چیز شکایت می‌کنند
  2. دائما ادعا می‌کنند که این گفتگو هیچ فایده‌ای ندارد ( مثلا این سخنرانی بی‌فایده است و مدیریت هر چه تصمیم بگیرد همان می‌شود)

تاثیر شخصیت‌های شاکی و پرگلایه بر سخنرانی

این افراد کم کم این تصور را بر بقیه مخاطبان القا می‌کنند که این جلسه برای غر زدن و شکایت ما برپا شده است و هیچ هدف دیگری دنبال نمی‌کند.

با شخصیت‌های شاکی و پر گلایه در طول سخنرانی چه کنیم؟

  1. صبور باشید؛ گاهی این شکایت‌های پی در پی درمانی برای درد جمع می‌شود و حتی پیوند گروه مخاطبان را بیش‌تر می‌کند
  2. به ایده‌های بهتری فکر کنید و قبل از شروع سخنرانی سعی کنید سخنرانی را با راهکارهای بهتر و اثربخش‌تری آغاز نمایید
  3. رسالت سخنرانی را یک بار دیگر با قطعیت تکرار کرده و مدام یادآوری شوید برای چه چیزی این جا جمع شده‌اید
  4. مثبت‌اندیش بمانید

تیپ‌های شخصیتی پردردسر میان مخاطبان در سخنرانی

تیپ پنجم: شخصیت‌های ایدئولوژیک

تیپ مشکل‌ساز بعدی افرادی هستند که که از پذیرش عقاید گروه مخالف یا افرادی که تفکرات متفاوتی دارند سر باز می‌زنند. این افراد به سه علت برای یک سخنرانی مشکل‌ساز می‌شوند:

  1. رضایت عمومی در سخنرانی با حضور آن‌ها تهدید می‌شود
  2. اشتیاق افراد برای مشارکت در بحث به صفر می‌رسد
  3. این افراد جدایی‌طلب هستند

با شخصیت‌های ایدئولوژیک در طول سخنرانی چه کنیم؟

برای ارتباط گرفتن با این عده در میان مخاطبان در سخنرانی باید یک زمینه مشترک پیدا کنید. این زمینه مشترک دروازه ورود به نقاط اشتراک بین شما و این دسته از مخاطبان پردردسر در سخنرانی می‌باشد.

سخنرانی را کلیک کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

فرقی نمی‌کند چه تعداد تحقیق درباره معایب تک فرزندی منتشر شود، در نهایت خانواده‌هایی هستند که تنها به یک فرزند بسنده می‌کنند. برخی والدین دوست دارند فرزندان بیشتری داشته باشند اما از این موضوع مطمئن نیستند. در ادامه اطلاعاتی درباره موضوع تک فرزندیدر اختیار شما قرار می‌دهیم و باورها و مسائل مختلف را به صورت «صحیح» و «غلط» بررسی می‌کنیم. در ادامه همراه دانشگاه زندگیباشید.

تک فرزندی

در این مطلب؛ ۸ سوال و باور درباره تک فرزندی مطرح و به آن‌ها پاسخ داده می‌شود:

۱ – به این دلیل که تک فرزندان ، هیچ خواهر و برادری ندارند، احتمالاً افرادی خود خواه می‌شوند.

غلط. تقریباً هر بچه‌ای در زمان‌های خاصی فکر می‌کند اهمیتی بسیار زیادی در این دنیا دارد و همه چیز برای او مهیا شده است. معنی صحیح خودخواهی این است «فقط به خودتان فکر کنید و دیگران را نادیده بگیرید» در کل می‌توان گفت بچه‌ای که نمی‌تواند دیدگاه دیگران را بپذیرد، خود خواه است. در برهه‌ای از زندگی، انرژی به پایین‌تر حد می‌رسد، هورمون‌ها دچار تغییرات می‌شوند یا از نظر فیزیکی دچار مشکلاتی می‌شویم و ممکن است به نحوی رفتار کنیم که خودخواهانه به نظر برسد. در دوران نوجوانی، همه والدین می‌توانند انتظار داشته باشند که چنین رفتارهایی را از سوی فرزندشان شاهد باشند.

۲ –  تک فرزند، پرخاشگر و حسود می‌شود

غلط. افراد حسود و پرخاشگر نوع جدیدی از افراد نیستند و در گذشته هم وجود داشته‌اند. در سال ۱۹۸۶، روان‌شناسی به نام استنلی هال (اولین رئیس جامعه روان‌شناسی آمریکا) اعلام کرد که فقط کودکان چنین ویژگی‌های دارند و نتیجه گرفت: «تک فرزند بودن، چیزی مثل یک بیماری است.» متاسفانه این باور در جامعه ماندگار شد و نسل به نسل آن را تکرار کردند و اکنون بسیاری از افراد آن را می‌پذیرند. در حالیکه این نتیجه‌گیری غلط است.

تک فرزندی

۳ – اغلب تک فرزندان، نسب به افرادی که خواهر و برادر دارند، مستقل‌تر هستند

صحیح. این موضوع درست است چراکه تک فرزندان، بخاطر راهنمایی‌های والدین و عدم وابستگی به خواهر و برادر، معمولاً حس استقلال بیشتری دارند. این موضوع توسط تحقیقات فراوان در این زمینه، به اثبات رسیده است و می‌توان گفت که این بچه‌ها، در آینده مستقل‌تر خواهند بود و می‌توانند آینده خود را بسازند.

 

۴ – تک فرزندان کمتر از بچه‌های دارای خانواده پرجمعیت، قدرت پذیرفتن دارند

غلط. خواهران و برادرانی از سه کشور ایالات متحده آمریکا، آلمان و انگلستان در یک تحقیق، مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس این تحقیقات مشخص شد که ترتیب به دنیا آمدن، تاثیری طولانی در ویژگی‌های شخصیتی افراد ندارد. به نظر می‌رسد که ترتیب به دنیا آمدن در خانواده‌های پرجمعیت، از نظر ثبات احساسی و خلاقیت تفاوت چندانی ندارند.


۵ – تک فرزندان نسبت به بچه‌های دارای خواهر و برادر، قوه تخیل بیشتری دارند

غلط. بسیاری از افراد فکر می‌کنند، تک فرزندان بخاطر داشتن اوقات تنهایی بیشتر، از تخیلات خود استفاده می‌کنند و دوستانی خیالی (غیرواقعی) برای خود می‌سازند. اما یک متخصص در این زمینه می‌گوید که داشتن دوستان خیالی، بخشی از توسعه ذهنی طبیعی و سالم فرد است.

ماریوری تیلور، پروفسور روان‌شناسی در دانشگاه اورگان و نویسنده کتاب Imaginary Companions and the Children Who Create Them (همراهان خیالی و بچه‌هایی که آن‌ها را می‌سازند)، بچه‌های پیش دبستانی تا قبل از ۷ سالگی را مورد بررسی قرار داد و متوجه شد که حدود ۶۵ درصد از آن‌ها، برای خودشان دوستانی خیالی داشته‌اند. پروفسور تیلور همچنین درباره دیدگاه تک فرزندان و بچه‌های اول خانواده گفت: «موضوع ساختن دوستان خیالی، چیزی نیست که فقط در بچه‌های اول یا تک فرزندان دیده شود.»

او همچنین در کتابش اشاره کرده که این موضوع ضرورتاً نشانه تنهایی یا اضطراب روان‌شناسانه نیست.

تک فرزندی

۶ – تک فرزندان در چند زمینه از جمله تحصیلات آکادمیک و دستاوردها برتر هستند

صحیح. در بحث تحصیلات و دستاوردها، معمولاً تک فرزندان و آن‌هایی که بچه اول خانواده محسوب می‌شوند، موفق‌تر هستند. این موضوع را می‌توان با dilution theory توضیح داد. طبق این نظریه، منابع والدین محدود هستند و وجود خواهر یا برادر باعث مصرف شدن این منابع و کاهش آن‌ها می‌شود. اگر همین منابع مالی و توجهات فقط برای یک فرزند باشد، شانس موفقیت بیشتر است.

۷ – تک فرزندان دچار ضعف هستند چونکه مانند بچه‌های دیگر، فرصتی برای تعامل و یادگیری از خواهر و برادر ندارند

غلط. رابطه خواهر و برادری در برخی خانواده‌ها، بسیار مثبت است و بزرگ‌ترها می‌توانند به کوچک‌ترها در تحصیل و یادگیری کمک کنند. البته همه این روابط، مثبت و آموزنده نیستند و گاهی ممکن است به رقابت و اختلاف نظر ختم شوند. در این شرایط، والدین باید به طور مداوم دخالت کنند و از آموزش و یادگیری هم خبری نیست. فقط اینکه خواهر و برادر برای یادگیری و تعامل لازم هستند، دلیلی منطقی برای داشتن بچه‌های بیشتر محسوب نمی‌شود.

 

۸ – تک  فرزندان نسبت به بچه‌های دارای خواهر و برادر، تنهاتر هستند

غلط. امروزه همه بچه‌ها می‌توانند به راحتی وارد اجتماع شوند و با دنیای بیرون ارتباط برقرا کنند و دوستانی برای خود بیابند. آن‌ها می‌توانند در فعالیت‌های پس از کلاس و انواع بازی‌ها حضور داشته باشند. همچنین وقتی بزرگ‌تر می‌شوند، این فرصت در اختیارشان است که از طریق تکنولوژی با دوستانشان در ارتباط باشند. بنابراین والدین از این نظر نباید چندان نگران باشند.


هنگامی که محققان از ۱۳٫۵۰۰ نفر از بچه‌هایی که سن آن‌ها نهایتاً ۱۲ سال بود، خواستند نام ۱۰ نفر از دوستانشان را بگویند، تک فرزندان به اندازه بچه‌هایی که خواهر و برادر داشتند، محبوب و اجتماعی بودند. سرانجام این تحقیق که در سال ۲۰۱۳ انجام شد و با نتیجه‌ای مشخص به پایان رسید: «نتایج تحقیق نشان می‌دهند که بزرگ شدن بدون خواهر و برادر، ریسک بسیار کمی دارد و شاید بتوان گفت وجود آن‌ها مزیت خاصی ندارد.»

در این تحقیق، به این نتیجه رسیدند که تک فرزندان به اندازه بچه‌های دیگر، رفیق دارند. بنابراین گفته شد که بزرگ شدن بدون خواهر و برادر، به کسب مهارت‌های اجتماعی و دوست‌یابی افراد صدمه نمی‌زند. قطعاً حضور خواهر و برادر، خوبی‌ها و مزیت‌های ویژه‌ای دارد اما نبودشان، احتمالاً نمی‌تواند باعث آسیب اجتماعی شود.

تک فرزندی

حقیقت درباره تک فرزندی چیست؟

در ادامه این موضوع را بیشتر تحلیل می‌کنیم.  روان‌شناسان قرن نوزده میلادی، اصلاً با تک فرزندی موافق نبودند و آن را نوعی ناهنجاری تلقی می‌کردند. همان طور که اشاره کردیم، استنلی هال ادعا کرد که تک فرزندی مانند یک بیماری است. مدتی بعد روان‌شناسان دیگر در این زمینه اظهار نظر کردند و مشکلاتی متعددی را برای تک فرزندان عنوان کردند از جمله حساسیت بیش از حد و خود بزرگ‌بینی و موارد دیگر.

با وجود تمام این موارد، تک فرزندان یا به عبارتی بچه‌هایی که به تنهایی بزرگ شده بودند، بیش از یک قرن دوام آوردند و بر خلاف این تحقیقات که نشان از ضعف و عدم توانایی آن‌ها داشت، موفق شدند به دستاوردهای فراوانی برسند. البته از آن زمان، خانواده‌های دارای یک فرزند، بسیار بیشتر شده‌اند. این موضوع را نمی‌توان کاملاً به انتخاب والدین ربط داد چراکه مشکلات باروری، پدر و مادرهای مسن، افزایش طلاق و مشکلات مالی و اقتصادی در دنیای امروز، می‌توانند از دلایل روی آوردن خانواده‌ها به تک فرزندی باشد. همچنین طبق شواهد و داده‌ها، داشتن یک فرزند می‌تواند تاثیر مثبتی بر والدین و خود فرزند داشته باشد.

در گذشته از این موضوع با عنوان «سندرم تک فرزندی» یا «یکی تنها» یاد می‌شد اما امروزه شرایط فرق کرده است. تونی فالبو که استاد روان‌شناسی دانشگاه تگزاس است، از سال ۱۹۷۰ فعالیت‌های بسیار زیادی برای تغییر باورها درباره تک فرزندی انجام داد. او بر اساس تحقیقاتی که به همراه دمسی پیلوت انجام داد، نتیجه گرفت: «در بین تمام نتایج، تک فرزندان از بچه‎‌های اول خانواده، غیرقابل تشخیص بودند» همچنین نسبت به بچه‌هایی که در خانواده‌های بزرگ پرورش یافتند، برتری‌هایی داشتند.


تک فرزندی

گفته می‌شود که تک فرزندان، ضد اجتماعی هستند و به طرز عجیب و غریبی رفتار می‌کنند. در این رابطه هم تحقیقی در سال ۲۰۱۱ انجام شد، به این نتیجه رسیدند که افراد تک فرزند، در دوران بزرگسالی در رابطه اجتماعی کمتری با بستگان داشته‌اند (که البته می‌تواند به کمتر بودن تعداد بستگان مربوط شود). اما هیچ تفاوتی با افراد دیگر، در رابطه اجتماعی با دیگران (مانند دوستان و همکاران) در آن‌ها به چشم نخورد.

روانپزشکی به نام لیندا بلیر که کتاب Birth Order (ترتیب تولد) را نوشته، می‌گوید که مزایای فراوانی در ساختار خانواده‌های تک فرزندی وجود دارد. از این نظر که والدین قادر هستند تمام وقت و انرژی خود را روی یک فرزند متمرکز کنند. همچنین آن‎ها می‌توانند بیشتر به زندگی خود برسند و از دیدگاه فرزند، زندگی بهتری داشته باشند. در گذشته تک فرزندی به خوبی الان نبود. زیرا امروزه والدین سعی می‌کنند به فرزند خود ارزش دهند و او را غیرمعمولی پرورش ندهند.

البته مشکلاتی هم در این ماجرا وجود دارد. یکی از مشکلات اصلی، این است که والدین تمام تلاش خود را برای اینکه فرزندانشان با بچه‌های هم سن و سال وقت بگذرانند، به کار می‌گیرند و در نتیجه حسی عجیب و غریب به سراغشان می‌آید. بیشتر به این دلیل که مواجه شدن بچه‌ها با افراد دیگر، در شرایطی تحت نظارت بزرگ‌ترها – مثلاً در مدرسه – رخ می‌دهد. بنابراین بچه‌ها از خیلی چیزهایی که می‌توانند از خواهر یا برادر خود یاد بگیرند، محروم می‌شوند. بچه‌های دارای خواهر و برادر، در تعامل و شناختن افراد دیگر، سریع‌تر عمل می‌کنند. این موضوع برای تک فرزندان هم اتفاق می‌افتد اما اصلاً با شرایط دیگر، یکسان نیست.

یک مشکل دیگر به گفته بلیر این است که زندگی تک فرزندان، با نظارت سخت والدین همراه است و معمولاً آرام و منظم پیش می‌رود. والدین می‌توانند اجازه دهند که شرایط کمی از حالت همیشگی و معمولی خارج شود و کمی هرج و مرج  در زندگی به وجود بیاید. امیدواریم این مطلب در تشخیص مزایا و معایب تک فرزندی به شما کمک کرده باشد.

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

اخیرا به صورت کاملا اتفاقی با یکی از دوستانم که مسئول بازاریابی و تجزیه و تحلیل بازخوردهای مردمی یک کمپانی تولید نوشیدنی بود صحبت می کردم که خیلی ذهنم را به خودش مشغول کرد. وظیفه او در این کمپانی نه حسابرسی بود و نه فعالیت در بخش تولید یا حمل و نقل کالا. او در یکی از بخش های حساس کمپانی با هدف انتقال آمار و ارقام رضایتمندی مشتریان، حقایق مرتبط با مصرف نوشیدنی ها و برقراری ارتباط موثر با آن ها فعالیت می کرد. مثلا یکی از حوزه های کاری او گفتگو با نمایندگان فروش عمده محصولات، گفتگو با آن ها درباره تجربیات مشتریان و ترغیب آن ها به خرید محصولات بود. با کمی تامل در شرایط کاری او و بسیاری از افرادی که ارتباطات بخشی از حوزه کاری آن ها را تشکیل می دهد فهمیدم که در واقع همه ما در هر لحظه از زندگیمان مشغول سخنرانی هستیم؛ سخنرانی هایی که صرفا با هدف تبادل اطلاعات صورت نمی گیرد و ایجاد انگیزه در افراد کلیدی ترین هدف آن ها است.

اگر فکر می کنید که در این گفتگوها یک سخنران می تواند نقش یک ربات را بازی کند و صرفا با از بَر کردن کلمات یک اجرا قابل قبول حیرت انگیز را به نمایش بگذارد کاملا در اشتباه هستید. برای یک سخنرانی استاندارد و برای ایجاد انگیزه باید دو مرحله مهم را پشت سر گذاشت: تصمیم گیری درباره عمل یا فعالیتی که از مخاطب انتظارش را داریم و تحریک مخاطب برای انجام آن عمل.

در ادامه خیلی جزئی تر متوجه می شوید که چه طور در روزمرگی ها و اوقاتی که مشغول سخن گفتن یا سخنوری هستیم می توانیم در افراد ایجاد انگیزه کرده و آن ها را به واکنش و تعامل وا داریم.

چه طور با سخنانمان ایجاد انگیزه کنیم؟

چه طور با سخنانمان ایجاد انگیزه کنیم؟

با زبان احساس حرف بزنیم!

در طول یک هفته ای که از یک سخنرانی می گذرد شاید یک درصد یا حتی کم تر از یک درصد اطلاعاتی که شما به مخاطبانتان ارائه دادید در خاطر آن ها بماند. در صورتی که وقتی زبان احساس وارد سخنرانی می شود همه چیز فرق می کند. مثلا:

  1. معلم محبوب شما در دوره دبستان چه کسی بوده است؟ در یادآوری او از درس ها یا اطلاعاتی که توسط او به شما انتقال شده است چیزی به یاد می آورید یا خاطرات شما بیشتر به خاطر احساساتی که در حرف زدن با او رد و بدل شده تا این سن ماندگار شده اند؟
  2. صحبت های کدام سخنران تا کنون بیشترین تاثیر را روی ذهن شما داشته و از او به عنوان یک سخنران خارق العاده یاد می کنید؟ مثلا در آپریل ۱۹۵۱ ژنرال داگلاس مک آرتور در سخنرانی خداحافظی با کنگره گفت: سربازان دنیا هرگز نمی میرند؛ آن ها فقط برای مدتی از میان ما ناپدید می شوند. و این سخنرانی به یکی از اثرگذارترین سخنرانی های تاریخ آمریکا تبدیل شد!

چه طور با سخنانمان ایجاد انگیزه کنیم؟

مکالمه غیر کلامی در مقابل محتوا کلامی

هر پیامی که قرار است با سخنوری رد و بدل شود مهم مهارت های انگیزشی سخنران برای مخاطبان و وادار کردن آن ها به اقدام است. شاید بهترین مصداق برای اثبات تاثیرگذاری بیشتر مکالمه غیرکلامی نسبت به محتوا کلامی همان ارائه توضیحات به وسیله پاورپوینت باشد. پاور پوینت یکی از ابزارهای کلیدی است که ریشه های ترس از سخنرانی به واسطه آن تا حدودی سست شده اند اما تاثیرگذاری توسط آن روی مخاطب به همان اندازه کاهش یافته است.

یکی از دلایلی که ارائه با پاورپوینت معمولا با استقبال مواجه نمی شود تکیه کردن به اسلاید ها، پشت کردن به مخاطبان و ایجاد یک جو منفعل بین سخنران و مخاطب است. این در حالی است که یک سخنرانی بالقوه به جریان احساسات فرد سخنران نیاز دارد که روی صحنه جا به جا می شود و سپس به شنونده می رسد.

چه طور با سخنانمان ایجاد انگیزه کنیم؟

ابزار های انگیزشی غیرکلامی

برخی از ابزارهایی که اتفاقا در  فن بیان مناظره هم روی آن ها تاکید می شود عبارتند از:

  • موضع گیری: موضع گیری های قوی در برابر مسائل باعث می شود مخاطبی که تا آن لحظه درعالم دیگری به سر می برده فعال شده و در صورت وجود موضع متفاوت با شما مخالفت کند
  • حرکت: جنبش روی صحنه حداقل مخاطب را وادار می کند تا روی صحنه مکان شما را دنبال کند و با سکون شما خواب آلود نشود
  • ژشت و اشارات: حرکات دست و بدن در فن مذاکره با مشتری تا فن مکالمه با رئیس برای قانع کردن اطرافیان کارآمد است
  • حالات چهره و ارتباط چشمی: با نگاهی بر اصول و فنون مناظره متوجه می شویم که تا چه حد ارتباطات چشمی می تواند روی ایجاد انگیزه در مخاطبان اثرگذار باشد
  • نزدیکی به شنوندگان: هر چه قدر که جایگاه شما به عنوان یک سخنران از مخاطب دورتر باشد و دسترسی شما به آن ها برای دقیق دیدن آن ها یا سوال و جواب کم تر باشد این اثرگذاری برای ایجاد انگیزه کم تر می شود
  • آغوش باز و ظاهر راحت: ظاهر برخی از سخنرانان ان قدر صمیمی و نزدیک است که مخاطب احساس می کند سخنران با نگاه کردن به آن ها هر لحظه به آن ها خوشامدگویی می کند
  • انرژی در صدا: یکی از عوامل مهم در صداسازی برای فن بیان برقراری تعادل بین آرامی یا بلندی صدا است؛ چیزی که انرژی صدای ما را بیشتر نمودار می کند
  • مکث ها و سکوت ها: حتی مکث در سخنرانی هم می تواند به عنوان یک وقت اضافه برای مخاطب عمل کند و برای پاسخ دادن به شما در او ایجاد انگیزه کند

چه طور با سخنانمان ایجاد انگیزه کنیم؟

دستورالعمل های انگیزشی صریح

برای ایجاد انگیزه در مخاطبان بیش از هر چیز دیگر به یک دستور العمل انگیزشی صریح نیاز داریم. فرض کنید قرار است در طول سخنرانی فرم نظر سنجی بین مخاطبان عرضه کنید و از آن ها درباره جزئیات مراسم نظرخواهی کنید. فکر می کنید اگر برگه سفید را برای نوشتن بازخوردهایشان در اختیار آن ها بگذاریم بیشتر مشارکت می کنند یا زمانی که یک فرم طبقه بندی شده اصولی را در اختیارشان قرار دهیم که جزئیات مختلف در آن صراحتا درج شده باشد؟

بخشی از این دستورالعمل ها خودتان باید در طول سخنرانی به کار ببرید. مثلا برای ایجاد انگیزه مسلما ایجاد گروه های دو نفره و درخواست از افراد برای انجام مشورت یا کارهای گروهی زودتر نتیجه می دهد تا این که هر فرد بخواهد خودش در خودش انگیزه ایجاد کند!

چه طور با سخنانمان ایجاد انگیزه کنیم؟

فراخوانی به عمل

یکی از بهترین راه ها برای القا اهداف به مخاطبان فراخوانی آن ها به عمل است. فرض کنید قرار است در یک مراسم و برای دعوت از مردم به بخشش و بخشندگی نسبت به یکدیگر سخنرانی جامعی داشته باشید. برنامه شما چیست؟ قرار است کتاب ها را زیر و رو کنید و سخنان بزرگان را درباره بخشش نقل و قول کنید؟

در مثال یاد شده و با کمی خلاقیت برای ایجاد انگیزه می توانید از حاضرین بخواهید به دلخواه یکی از افراد حاضر در جمع را انتخاب کرده و هر آن چه که بیشتر در آن مهارت و تخصص دارند را در اختیار یکدیگر قرار دهند.

برای ادامه مطالب www.daneshgahezendegi.com را کلیک کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

برای همه ما لحظاتی در زندگی وجود دارد که خجالت می کشیم، می ترسیم، وحشت زده می شویم و از کمبود اعتماد به نفس دست و پایمان را گم می کنیم. اما برای برخی این نشانه ها حادتر می شود. طوری که خودشان را هنگام هر بحث و گفتگوی دسته جمعی با هر چیزی مثل موبایل مشغول می کنند، از ابراز عقیده خود هراس دارند و فکر می کنند با بی محابا حرف زدن هر لحظه در لبه پرتگاه شکست قرار می گیرند، در قبال تعریف و تمجید دیگران نسبت به خودشان واکنش های عجیب و غریبی نشان می دهند و مدام خود را با بقیه قیاس می کنند. این فقط بخشی از نشانه های افراد کم اعتماد به نفسی است که قطعا در سخنوران با نفوذ جایی ندارد!

در حالی که همان افراد سست و بی انگیزه ای که گفتیم زود تسلیم می شوند، مدام دیگران را مقصر می شمارند یا با منفی بافی نسبت به همه چیز گارد می گیرند یک سخنور با نفوذ و خبره صاحب کاراکتر ها یا ویژگی های شخصیتی منحصر به فردی است که به او کمک می کنند بانفوذ باشد، موثر عمل نماید و به این شیوه مدیریت ذهن مخاطب خود را به دست بگیرد.

اگر شما هم به دنبال ایجاد انگیزه در دیگران با استفاده از سخنرانی هستید یا به دنبال راهی برای کاهش استرس سخنرانی در جهت اثرگذاری بیشتر آن می گردید در این مسیر تنها نیستید. دانشگاه زندگی تمام ۷ ویژگی شخصیتی یا کاراکتر برتر سخنوران با نفوذ را در این مطلب با شما به اشتراک می گذارد.

ویژگی های شخصیتی برتر سخنوران با نفوذ

هر یک از کاراکترهایی که در ادامه بررسی می کنیم نظیر یک بال پرواز هستند. سخنور هنگام صحبت کردن در یک مراسم و در حضور جمعیت های بزرگ نیاز دارد با استفاده از این بال پرواز اوج بگیرد و بالا برود.

ویژگی های شخصیتی برتر سخنوران با نفوذ

کاراکتر اول: اعتماد

براساس اسناد منتشر شده از مطالعات صورت گرفته توسط دانشگاه وولهرهمپتون، یک سخنران مطمئن دارای ویژگی های شخصیتی منحصر به فردی است. دقت نظر، هوشمندی و ارائه اسناد و مدارک معتبر از جمله خصلت هایی است که در سخنوران با نفوذ دیده می شود، ولی در کم تر سخنرانی که از ضعف اعتماد به نفس و اطمینان رنج می برد مشاهده شده است.

همان طور که قبلا هم گفتیم از دیدگاه مارک توین دو نوع سخنران بیشتر در دنیا وجود ندارد: سخنرانی که دروغ می گوید و سخنرانی که از شدت ترس، مضطرب شده است. برای این اضطرابی که اجتناب ناپذیر است دو نوع پادزهر وجود دارد:

  1. هیجان: بسیاری از سخنرانان با وجود هیجانی که مسلما به عنوان یک حس مشخص در رفتار آن ها می درخشد می توانند با موفقیت و خیلی راحت سخنرانی خود با به پایان برسانند.
  2. صداقت: در سخنرانی خودتان باشید و خودتان!سخنوران با نفوذ ادای کسی یا چیزی را در نمی آورند. حتی اگر قرار باشد به خاطر این صداقت تا حدی از موضوع اصلی منحرف شوید مهم نیست. فراموش شدن جملات هنگام سخنرانی همیشه یک مشکل نیست که بخواهید نگران آن باشید. گاهی می توان از تکنیک های فی البداهه سخن گفتن هم استفاده کرد. گام اول غلبه بر جادوگر خشم در سخنرانی است که حس عصبانیت را به شما القا می کند.

کاراکتر دوم: شور

سازمان گالوپ دو تصور کلی درباره کگم بودن شور و اشتیاق مردم نسبت به کار کردن دارد:

  1. ۵۵ درصد از آمریکایی ها به اندازه کافی با شغل خود پیوند و نزدیکی ندارند
  2. ۱۶ درصد از آمریکایی ها قطع به بقین از شغل خود دل کنده اند؛ اما مجبور هستند برای کسب درآمد آن کار را انجام دهند

گاهی سخنوری هم مثل همین کار کردن می شود. این که شوق و اشتیاق کافی نسبت به موضوع سخنرانی خود نداشته باشید یا اصلا با بی علاقگی شروع به مباحثه کنید یعنی از همان اساس سخنرانی خود را سست بنا نهاده اید.

ویژگی های شخصیتی برتر سخنوران با نفوذ

در اغلب موارد موضوعی که قرار است درباره آن با مخاطبان صجبت کنیم جذابیت خاصی ندارد؛ اما به سبک سخنوران با نفوذ باید کنکاش کنیم و درست به دنبال همان نقطه ای بگردیم که ممکن است در ما ایجاد علاقه کند.

کاراکتر سوم: وفاداری به خود

نگاهی به فن بیان هیتلر داشته باشید. نه فقط هیتلر بلکه تمام بزرگانی که نامشان در تاریخ ما ثبت شده است فن بیان خاصی داشته اند که در آن ها یک ویژگی منحصر به فرد به چشم می خورد: وفاداری به خود.

تظاهر به غیر خود و صحبت کردن به جای هر کس دیگری باعث می شود مخاطب تصور کند سخنرانی های شما حساب شده یا غیرصمیمی است که همین موضوع مصداق بی صداقتی می باشد.

وفاداری به خود خصوصا در سخنرانی های انتخاباتی و در فن بیان مناظره اهمیت می یابد. درست زمانی که شنونده نیاز دارد به شما و شعارهایتان اعتماد کند اما به خاطر تظاهر با عدم صداقت شما رو به رو می شود.

کاراکتر چهارم: توجه به تغییرات صدا

از ویژگی های بارز دیگر سخنوران با نفوذ تغییرات صدا، تغییر سرعت حرف زدن، تن صدا و لحن است. برای آشنایی بیشتر با این موضوع بد نیست با تمرینات صداسازی در فن بیان آشنا شوید.

ویژگی های شخصیتی برتر سخنوران با نفوذ

کاراکتر پنجم: خلاصه گویی

نفوذ یعنی اگر سه دقیقه زمان به شما برای سخنوری اختصاص داده شد تمام این سی دقیقه صرف صحبت کردن نشود. در سخنرانی به سبک سخنوران با نفوذ، مدت زمانی که برای تبادل نظر و تعامل با مخاطب صرف می شود دقیقا برابر با زمانی است که سخنران برای تبادل اطلاعات اختصاص می دهد.

در ابتدا کودکی محدوده زمانی که می توانیم برای تمرکز روی یک موضوع خاص اختصاص دهیم محدود است. شاید این بازه به مرور افزایش یابد اما در افراد سالم نهایت تمرکزی که می توانیم انتظار داشته باشیم ۲۰ دقیقه است؛ و نه بیشتر!

ویژگی های شخصیتی برتر سخنوران با نفوذ

به طور کلی زمانی که مقابل جمعیت ایستاده اید تنها هشت ثانیه فرصت دارید تا توجه کامل مخاطب را به خود جذب کنید. اگر فراتر از این محدوده قدم بردارید احتمالا مخاطبان خود را از دست می دهید.

کاراکتر ششم: ارتباط با مخاطب

اهمیت استفاده از جملات هیپنوتیزم کننده یا شناخت تیپ های شخصیتی در سخنرانی در برقراری ارتباط با مخاطبان روشن می شود. نفوذ سخنران دقیقا زمانی مشخص می شود که در طول یک سخنرانی بلند مدت با بار علمی زیاد فرصت کافی برای تفهیم و تثبیت آن اطلاعات به مخاطب داده نمی شود. در چنین شرایطی سخنوران با نفوذ از ارتباط با مخاطب برای جا انداختن مفاهیم استفاده می کنند.

ویژگی های شخصیتی برتر سخنوران با نفوذ

در بسیاری از سخنرانی ها شاهد استفاده حاضرین از موبایل، تبلت یا لپ تاپ هستیم. موقعیتی که خود سخنرانی هرگز نمی تواند آن را کنترل کند یا مخاطب را وادار کند تا از موبایلش استفاده نکند. هر چند که احاطه ما روی مخاطبان آن قدر گسترده نیست که قادر باشیم ذهن آن ها را کنترل کنیم اما می توانیم با استفاده از تکنیک های انگیزشی برای مخاطبان، حواس آن ها را برای مدتی روی خود متمرکز نگه داریم.

کاراکتر هفتم: تکرار و مداومت

شاید تکرار خسته کننده باشد؛ اما آیا می دانید همین تکرار ها باعث می شوند دیگران بازگویی همان جملات شما را یادآوری کنند؟ آن چه که بیشتر فرار است و تصور می کنید احتمال دارد از ذهن مخاطب محو شوند را هدفگیری کنید و بیشتر تکرار کنید.

سه تا پنج بار تکرار در طول سخنرانی کافی است تا تمام بخش های فرار و فراموش شدنی سخنرانی در ذهن مخاطب تثبیت شود؛ بدون این که خودش خواسته باشد

فن بیان را بیاموزید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

دیوید بروکس، یکی از خبرنگاران و تحلیلگران ستیزه جو نیویورک تایمز است. او معتفد است در تمام هشت سال ریاست جمهوری باراک اوباما در ایالات متحده دومین سخنرانی عمومی او در حضور مردم بدون شک بهترین سخنرانی نیم قرن اخیر بوده است. هر چند که سیاست های باراک اوباما در مدیریت امور سیاسی چندان مورد پسند آمریکایی ها نظیر همین تحلیل گر معروف نبوده است اما نادیده گرفتن ظرافت های سخنوری او به دو از انصاف می باشد! اما واقعا این سخنرانی حاوی چه بخش هایی بوده یا اوباما چه طور سخنرانی کرده است که توانمندی های سخنوری او مثل فن بیان بیل کلینتون تا این حد  زبانزد خاص و عام شده است؟ اوباما در این سخنرانی بند بند به توصیف چشم انداز لیبرال کشور می پردازد که شاید هر رئیس جمهوری در اوایل دوران فعالیت خود برای اثبات حس آزادی خواهی و استقلال طلبی خود برای کشورش همین کار را انجام دهد. تنها تفاوت اصلی اوباما با سایر رئیس جمهوران سخنرانی به سبک قانون ۲۰ دقیقه ای او بود؛ چرا که به خوبی می دانست وقتی سخنرانی از مرز ۲۰ دقیقه فراتر برود کم کم عمق تمرکز و توجه مخاطبان کاهش می یابد.

در سخنرانی های ۲۰ دقیقه ای یک مرز باریک وجود دارد که عبور سخنران از آن مثل سقوط در پرتگاه است. اگر سخنران از ۱۸ تا ۲۰ دقیقه بیش تر صحبت کند احتمالا ادامه سخنانش جذابیت و کشش قبلی را نخواهند داشت و با بی توجهی مخاطبان در سخنرانی رو به رو می شود.

هر چند که سخنرانی به سبک قانون ۲۰ دقیقه به نظر امری ساده و پیش پا افتاده است که تصور می کنید شاید سخنران با کمی وقت شناسی و توجه به گذر زمان بتواند آن را مدیریت کند اما در حقیقت این شیوه از سخنرانی، به شرط این که در همین مدت کوتاه همه اطلاعات به مخاطب تزریق شده باشد امری است دشوار که فقط عده معدودی نظیر باراک اوباما از پس آن بر می آیند!

شما هم شانس این را خواهید داشت که به سبک سخنرانان معروف دنیا و قانون ۲۰ دقیقه سخنرانی موفقی داشته باشید. راهنما زیر راهگشا شما خواهد بود!

اصول سخنرانی خوب به سبک قانون ۲۰ دقیقه

بسیاری از سخنرانان و حتی کسانی که هیچ وقت سخنران بودن را تجربه نکرده اند و همیشه در نقش یک شنونده حتی منفعل بوده اند تاکید دارند که بهترین و بهینه ترین زمان یک سخنرانی موفق ۲۰ دقیقه است؛ اما واقعا چند نفر از این افراد دلیل علمی یا منطقی برای اثبات گفته خود دارند؟

اصول سخنرانی خوب به سبک قانون 20 دقیقه

سخنرانی به سبک قانون ۲۰ دقیقه یک قاعده من درآوردی نیست. این شیوه از سخنرانی کاملا بر اساس علوم اعصاب و چگونگی پردازش اطلاعات در مغز تنظیم شده است. در یکی از تحقیقات مهمی که در دانشگاه علوم ارتباطات تگزارس انجام شد مشخص شده که بر خلاف اعتقاد ما هیجان و وضعیت استرس وجودی ما نه فقط خودمان را به عنوان یک گوینده یا سخنران بلکه شنوندگان را نیز شدیدا تحت تاثیر قرار می دهد.

انواع سخنرانی از دید یک شنونده

در بررسی زمان مناسب برای ارائه یک سخنرانی بهتر است خود را جای شنونده ای که قرار است خطاب به او سخن بگوییم قرار دهیم. در ادامه می بینید که یک شنونده یا طولانی شدن دقایق سخنرانی های خود چه احساسی دارد و چه طور می شود که از جذابیت سخنرانی شما به تدریج کاسته می شود:

  • سخنرانی ۲۰ دقیقه ای: همان چیزی است که همه منتظرش بوده اند؛ بدون تعارف، مقدمه چینی و صحبت های اضافی
  • سخنرانی ۳۰ دقیقه ای: مشغله های طول روز آن قدر زیاد هستند که معمولا بسیاری ۱۰ دقیقه اول سخنرانی را از دست می دهند تا سخنران تازه اصل مطلب را شروع کند
  • سخنرانی ۶۰ دقیقه ای: این دست سخنرانی ها معمولا علمی یا تخصصی هستند و کسانی که برای شنیدن آن وقت صرف می کنند فعالیت مرتبط دارند

اصول سخنرانی خوب به سبک قانون 20 دقیقه

قانون ۲۰ دقیقه چیست؟

این قانون به دو شکل تفسیر می شود: اول این که برخی قانون ۲۰ دقیقه را نظیر بسیاری از سخنرانی باراک اوباما به منزله سخنرانی کوتاهی می دانند که نهایتا ۲۰ دقیقه طول بکشد. اما در برخی از موارد که سخنرانی بیش تر از ۲۰ دقیقه باید باشد به معنا تغییر سرعت سخنرانی هر ۲۰ دقیقه یک بار است. دقیقا مثل خودرویی که با دست انداز رو به رو می شود و باید هر چند وقت یک بار سرعتش را کم کند تا آسیبی به خودرو وارد نشود.

در سخنرانی های طولانی تر سخنران باید هر ۲۰ دقیقه یک بار متوقف شود و با یک استراحت مختصر حال و هوا شنوندگان را عوض کند. بهتر است با یادگیری اصول ایستادن در سخنرانی ها در طول وقفه هایی که ایجاد می شود توجه مخاطب را نسبت به خود حفظ کنید.

اصول سخنرانی خوب به سبک قانون 20 دقیقه

راهنما گام به گام سخنرانی به سبک قانون ۲۰ دقیقه

هر دقیقه مدت زمان ارزشمندی است تا بخش زیادی از مقاصد شما در طول سخنرانی محقق شوند. این دقایق را دست کم نگیرید و با تکنیک های زیر سخنرانی بک سبک قانون ۲۰ دقیقه را شروع کنید:

تمرین سخرانی به شیوه بصری

یکی از تمرین های مهم قبل از شروع سخنرانی، خصوصا سخنرانی هایی که قرار است در ۲۰ دقیقه جمع بندی شوند استفاده از قلم و کاغذ یا یک تخته سفید برای طرح بندی اجزا سخنرانی است. در سخنرانی های کوتاه فرصت فکر کردن و به خاطر آوردن مواردی که احیانا فراموش شده است وجود ندارد. با این ترفند و کشیدن شکل یا نشان هر یک از موضوعاتی که قرار است سوژه بحث شما باشد می توان از فراموش کردن مطالب نیز جلوگیری کرد.

اصول سخنرانی خوب به سبک قانون 20 دقیقه

آماده سازی سخنرانی: پرهیز از شمردن اسلایدها یا مباحث

برای زمانبندی یک سخنرانی مطابق با قانون ۲۰ دقیقه از شمردن اسلاید ها یا مباحثی که پیش روی شما هستند و شما باید در این زمان ظاهرا اندک به آن ها بپردازید پرهیز کنید. به نظر می رسید در سخنرانی های کوتاه باراک اوباما که در ۱۸ الی ۲۰ دقیقه به اتمام می رسید با این ترفند کیفیت بر کمیت سخنرانی غلبه می کرد.

شروع سخنرانی مهم ترین بخش آن است. برای سخنرانی هایی که قرار است در این مدت زمان پایان یابند بهتر است یک چشم انداز کلی از تمام مطالب تهیه کنید و سرنخ های کلیدی بحث را در آن بگنجانید. هر اسلاید باید حاوی محتوا بصری باشد تا متنی که برای خواندنش به زمان بیش تری نیاز داریم.

در بسیاری از اسلایدها قطعا اطلاعات بیش تری درج شده است اما به عنوان یک سخنران قرار نیست تمام این جزئیات را ذکر کنید.

اصول سخنرانی خوب به سبک قانون 20 دقیقه

تلفیق سخنرانی با قانون ۲۰ دقیقه: کسب ۳۰ میلیون نتیجه!

ورود به قانون ۲۰ دقیقه مساوری است با کسب ۳۰ میلیون نتیجه از یک سخنرانی. زمانی که از قانون ۲۰ دقیقه استفاده می کنید حداقل از این مطمئن هستید که مدت زمان سخنرانی شما، هر چند غیرکاربردی برای برخی، کسی را اذیت نکرده است.

پرش به اصل مطلب: خوشحال کردن مخاطب!

در طول یک سخنرانی ۲۰ دقیقه ای دو جا وجود دارد که شما باید به اصل مطلب در آن ها اشاره کنید: دقیقه اول تا پنجم سخنرانی و دقیقه شانزدهم تا بیستم سخنرانی.

اصول سخنرانی خوب به سبک قانون 20 دقیقه

روشن کردن اصل مطلب در ابتدا سخنرانی مخاطب را بدون حاشیه سازی به عمق سخنرانی هدایت می کند. برای این کار می توانید از ترفندهای سخنرانی آسانسوری استفاده کنید. دقایق پنجم تا پانزدهم سخنرانی به جزئی نگری و پرداخت به اصول و روش کار اختصاص دارد.

برای مقالات بیشتر دانشگاه زندگی را کلیک کنید

  • کیمیا یزدانی
  • ۰
  • ۰

جورج واشینگتن ژنرال ارتش، سیاستمدار بلندپایه و از رهبران انقلاب آمریکا و نخستین رئیس‌جمهور این قاره پهناور بود. هر چند که ریاست جمهوری این فرد بر آمریکا حواشی بسیاری در زمان خود به دنبال داشت اما تاریخ گواه ویژگی های مدیریتی خاص واشینگتن می باشد که دست کم هر سیاستمداری را دست به دهان می گذارد. بسیاری از نزدیکان این مقام بلندپایه واشینگتن را اسوه وقت شناسی دانسته اند. هم نشینی با اعضا کنگره آمریکا فقط زمانی صورت می گرفت که عقربه بزرگ ساعت روی ۱۲ می ایستاد. واشینگتن تصویر عملی قوانین نزاکت، تربیتی و اخلاقی در قرار ملاقات ها به معنای واقعی بود. برخی از اعضا کنگره از زبان جورج واشینگتن نقل می کنند که می گفته است: وقت شناسی در ارتباط با دیگران نشانگر احترام ما به آن ها است.

دوره و زمانه عوض شده است اما هنوز وقت شناسی به عنوان یک اصل اخلاقی ثابت و بدون تغییر مانده است. جورج واشینگتن هرگز تکرار نمی شود اما منش اخلاقی او در وقت شناسی در ملاقات با دیگران می تواند بارها و بارها نه فقط توسط سیاستمداران بلکه توسط همه ما تکرار شود. فارغ از مسائل مالی، بحث اعتبار یا حسن شهرتی که بسیاری از ما به دنبال آن هستیم در دنیای انسانی وقت شناسی یعنی با صدای بلند فریاد بزنیم ما برای زمانی که شما در اختیار ما قرار داده اید ارزش قائل هستیم. شما چه فکر می کنید؟

مطلب امروز دانشگاه زندگی را تحت عنوان وقت شناسی، قانونی که هرگز نباید زیرپا گذاشته شود را به تمام کسانی تقدیم می کنیم که اهمیت وقت شناسی را انکار می کنند و هنوز به معجزه وقت شناسی و تاثیرات شکفت انگیز آن در امور زندگی خود پی نبرده اند. اگر شما هم وقت نشناس هستید همراه ما باشید!

اهمیت وقت شناسی در ملاقات با دیگران

William Makepeace Thayer، یکی از نویسندگان مشهور وقت شناسی را به این شکل توصیف می کند:

عادت توجه به زمان و گسترش آن در تمام بخش های زندگی مثلا در قرار ملاقات ها، دیدار با دوستان، پرداخت بدهی ها، رفتن به مراکز دینی، ترک محل کار، رفتن به محل کار و شرکت در نشست یا هر نوع سخنرانی و مذاکره همان ویژگی اخلاقی مثبت وقت شناسی در ارتباط با دیگران است.

اهمیت وقت شناسی در ملاقات با دیگران

همان طور که می بینید وقت شناسی نه فقط به شرکت در یک جلسه خاص بلکه به وفاداری ما به عهد و پیمان هایمان نیز مربوط می شود. بنابراین می توان گفت وقت شناسی ارتباط نزدیکی با خوش قولی افراد دارد. پس از وقت نشناسی به عنوان موضوعی که همواره یک سخنران حرفه ای از آن پرهیز می کند بپرهیزید!

مسئله وقت شناسی در ملل

وقت شناسی در ارتباط با دیگران مفهومی جهانی نیست و در ملل مختلف و از منطقه ای به منطقه دیگر تفاوت دارد. مثلا در آمریکا لاتین یا کشورهای حاشیه اقیانوس آرام زندگی مردم با سرعت مختلفی پیش می رود و همه مردم نمی توانند دقیقا وقت شناس باشند. بنابراین مفهوم وقت شناسی در این منطقه فاز به فاز است. البته این به معنای تغییر ارزش وقت شناسی در این مناطق نیست؛ بلکه عرف جوامع نظیر دست دادن هنگام ملاقات، روبوسی یا استفاده از پوشش توسط زنان با هم تفاوت دارد.

لرد نلسون یکی از تاثیرگذارترین قهرمانان دریایی می گوید: همیشه یک ربع زودتر از ساعت مقرر حاضر می شدم و این دقیقا همان چیزی است که از من یک مرد بزرگ ساخت.

چرا وقت شناسی مهم است؟

به جز جنبه انسانی موضوع وقت شناسی یکی از مهم ترین عللی که باعث می شود همواره روی این ویژگی شخصیتی تاکید داشته باشیم مالکیت ارتباطمان با دیگران است. افرادی که زمام ارتباط با دیگران را به دست می گیرند و پیروز میدان هستند دقیقا کسانی هستند که اهمیت وقت شناسی را در یک رابطه درک کرده اند. هر چند در جلسات کوچک با فن بیان عذرخواهی از دیگران می توان ۱۰ دقیقه دیرکرد را جبران کرد اما در جلسات مهم بدقولی به منزله از دست دادن چیزهایی است که هرگز باز پس گرفتنی نیستند.

اهمیت وقت شناسی در ملاقات با دیگران

چرا وقت شناسی برای ما دشوار است؟

این که ما به وقت شناسی اهمیت نمی دهیم در واقع به دلیل سختی هایی است که این نگرش برای ما دارد. سخت بودن وقت شناسی دلایل مختلفی دارد:

ما خیلی خوش خیال هستیم!

۹۳ درصد از رانندگان در نظرسنجی های صورت گرفته خود را به عنوان رانندگان متوسط به بالا از نظر رعایت قوانین رانندگی و مهارت های لازم درجه بندی می کنند؛ اما آیا این آمار واقعا صحبت دارد؟ مشکل از آن جایی شروع می شود که ما در دام خیال برتری خود نسبت به بقیه گرفتار می شویم. مثلا همیشه فکر می کنیم آن قدر سریع هستیم که بتوانیم با استفاده از ماشین از شر ترافیک خیابان های شلوغ تهران رها شویم. یا این که این قدر به خودمان مطمئن هستیم که فکرش را نخواهیم کرد اطمینان و اعتماد مردم به ما با وقت نشناسی ما از بین برود.

ما به گرد کردن اعداد علاقمند هستیم!

مغز ما کارایی خود را بعد از مدتی از دست می دهد مگر این که از آن کار بکشیم! این قانون ذهنی می باشد که همیشه درگیر تنبلی بوده است. یکی از مهم ترین مشکل ما گرد کردن اعدادی است که گاهی سرنوشت ساز می شوند. مثلا اگر ما برای رسیدن به محل کار به ۳۷ دقیقه وقت نیاز داریم معمولا این عدد را به ۳۰ گرد می کنیم؛ چون درگیری با ثانیه های منفرد معمولا دشوار است!

اهمیت وقت شناسی در ملاقات با دیگران

وقت شناسی یعنی…

  • وقت شناسی یعنی شما به شدت به قول و قرارهای تان پایبند هستید و از برنامه زندگی یکپارچه و منسجم برخوردار می باشید
  • وقت شناسی یعنی شما تکیه گاه خوبی هستید و لایق اعتماد می باشید. دیگران می توانند به پاس وفاداری شما به ثانیه ها به شما مسئولیت های بزرگی را بسپارند
  • وقت شناسی اعتماد به نفس به دنبال دارد. با وقت شناس بودن شما هرگز بهانه به دست دیگران بابت عیب جویی نمی دهید
  • وقت شناسی یعنی شما معنا حقیقی نظم را می دانید و می توانید نظم را در خلال زندگی خود جای دهید
  • وقت شناسی یعنی شما انسان فروتنی هستید. بزرگی می گوید: منتظر ماندن ارزش این را دارد که دیگران وصله بدقولی را به ما نچسبانند!

اهمیت وقت شناسی در ملاقات با دیگران

وقت نشناسی یعنی…

  • وقت نشناسی یعنی سرقت. این عمل به نحوی دزدیدن زمانی از دیگران است که می توانست خیلی مفید و پرسود برای او تمام شود
  • وقت نشناسی یعنی شما برای ارتباطات خود هیچ ارزشی قائل نیستید
  • وقت نشناسی یعنی از دست دادن فرصت های بسیاری در زندگی که شاید هرگز در حرفه یا زندگی شخصی قابل بازیابی نباشند

بیایید با زمان آشتی کنیم!

برای این که در وقت شناسی در ارتباط با دیگران موفق شویم فقط کافی نیست اعداد را به ذهن بسپاریم. گاهی نیاز داریم از ابزارهای کلیدی دیگری نیز کمک بگیریم تا بتوانیم معنای واقعی وقت شناس بودن را تحقق بخشیم:

  • تقویم هایتان را باز کنید: فقط کافی نیست بدانید سخنرانی مهمی در ساعت ۱۰ صبح و در محل همایش ها برگزار می شود. شما به یک تقویم دستی یا الکترونیکی نیاز دارید تا در آن درج کنید باید ساعت ۹:۴۵ برای رسیدن به این سخنرانی از منزل خارج شوید.
  • از دستیاران شخصی پیشرفته نظیر سروی ویژه Google Now استفاده کنید. این ابزار به خوبی یادآوری می کند که مثلا برای قرار مهم کاری خود با توجه به مسافتی که از منزل در پیش دارید و این که از چه وسیله ای ای قرار است استفاده نمایید دقیقا چه ساعتی منزل را ترک نمایید.
مقالات سخنرانی را کلیک کنید
  • کیمیا یزدانی